نوشته شده توسط : حمید
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حمید

روزنامه ماركا از طریق سایت خبری خود مدعی شد استیونجرارد بازیكن كلیدی و البته مورد علاقه رافائل بنیتس با باشگاه رئالمادرید قرارداد دو ساله منعقد كرده است.
جرارد از دو سال پیش مد نظر باشگاه رئال مادرید بوده اما رافائلبنیتس یكی از دشمنان قدیمی رئال مادرید هر بار در این مذاكرات سنگك‌اندازیمی كرد.

با رفتن بنیتس از لیورپول به مقصد اینترمیلان ایتالیا، جرارد نیز یكی از دو زنجیر بسته شده به پایش را باز كرده است.
دیگر مشكل جرارد قراردادش به لیورپول است كه گویا با مذاكره فلورنتینو پرس و همتای آمریكایی‌اش در این باشگاه برطرف شده است.

ماركا تنها منبع خبری است كه از عقد قرارداد جرارد با رئال مادریدنوشته و دلیلش را حضور خبرنگارش در كمپ تمرین تیم ملی انگلیس در آفریقایجنوبی ذكر كرده است.

:: بازدید از این مطلب : 71
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حمید

روزنامه بیلد در گزارشی عنوان كرد رافائل بنیتس كهروز پنج‌شنبه از تیم انگلیسی جدا شد، با ماسیمو موراتی،‌ مالك تیم قهرماناروپا به توافق رسیده و قرار است جانشین خوزه مورینیو شود كه بارئال‌‌مادرید اسپانیا قرارداد بست.

بر اساس این گزارش بنیتس 47 ساله سالیانه 5.5 میلیون یورو نزدنراتزوری‌ها درآمد خواهد داشت كه این رقم جدا از پاداش‌هایی است كه برایتیم در نظر گرفته خواهد شد.
اینترمیلان در پایان فصل اخیر تحت رهبری مربی پرتغالی سابق خود معروفبه آقای خاص صاحب عنوان قهرمانی كالچو،‌ جام حذفی و لیگ قهرمانان اروپاشد.

:: بازدید از این مطلب : 80
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حمید

جدید ترین خبر های جام جهانی 2010

http://www.free2upload.com/images/52202560219517768735.gif

روی بنر كلیك كنید


:: بازدید از این مطلب : 84
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حمید

دانلود سوالات کارشناسی ارشد آزمون سراسری سال 1389 رشته برق

 

برای دانلود کلیک راست کنید و گزینه save target as ... را انتخاب کنید

 

ادامه مطلب



:: بازدید از این مطلب : 78
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حمید

دانلود سوالات کارشناسی ارشد آزمون سراسری سال 1389 رشته فیزیک

 

برای دانلود کلیک راست کنید و گزینه save target as ... را انتخاب کنید

 

ادامه مطلب



:: بازدید از این مطلب : 100
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حمید

دانلود سوالات کارشناسی ارشد آزمون سراسری سال 1389 رشته فوتونیک

 

برای دانلود کلیک راست کنید و گزینه save target as ... را انتخاب کنید

 

ادامه مطلب



:: بازدید از این مطلب : 74
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حمید

دانلود سوالات کارشناسی ارشد آزمون سراسری سال 1389 رشته فناوری و انتقال گاز

 

برای دانلود کلیک راست کنید و گزینه save target as ... را انتخاب کنید

 

ادامه مطلب



:: بازدید از این مطلب : 77
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حمید

دانلود سوالات کارشناسی ارشد آزمون سراسری سال 1389 رشته عمران

برای دانلود کلیک راست کنید و گزینه save target as ... را انتخاب کنید

ادامه مطلب



:: بازدید از این مطلب : 75
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حمید

دانلود سوالات کارشناسی ارشد آزمون سراسری سال 1389 رشته علوم کامپیوتر

برای دانلود کلیک راست کنید و گزینه save target as ... را انتخاب کنید


ادامه مطلب



:: بازدید از این مطلب : 118
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حمید

دانلود سوالات کارشناسی ارشد آزمون سراسری سال 1389 رشته علوم سیاسی

برای دانلود کلیک راست کنید و گزینه save target as ... را انتخاب کنید

ادامه مطلب



:: بازدید از این مطلب : 66
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حمید
دانلود سوالات کارشناسی ارشد آزمون سراسری سال 1389 رشته عربی

برای دانلود کلیک راست کنید و گزینه save target as ... را انتخاب کنید


ادامه مطلب



:: بازدید از این مطلب : 64
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حمید
دانلود سوالات کارشناسی ارشد آزمون سراسری سال 1389 رشته آناتومی کد 1401

برای دانلود کلیک راست کنید و گزینه save target as ... را انتخاب کنید


ادامه مطلب



:: بازدید از این مطلب : 57
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حمید
 دانلود سوالات کنکور سراسری



ادامه مطلب


:: بازدید از این مطلب : 69
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حمید

دانلود سوالات کارشناسی ارشد آزمون سراسری سال 1389 رشته زبان انگلیسی

برای دانلود کلیک راست کنید و گزینه save target as ... را انتخاب کنید


ادامه مطلب



:: بازدید از این مطلب : 68
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حمید
 دانلود سوالات کارشناسی ارشد آزمون سراسری سال 1389 رشته آمار

  برای دانلود کلیک راست کنید و گزینه save target as ... را انتخاب کنید


ادامه مطلب



:: بازدید از این مطلب : 65
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حمید
کتاب ۴۸۰۰ تست کنکور با فرمت جاوا برای موبایل

مجموعه کاملی از کتاب های درسی را با هدف افزایش قدرت تست زنی داوطلبان کنکور با فرمت جاوا برای شما آماده کردم که به صورت رایگان در اختیار شما قرار گرفته است.

کی از عوامل موفقیت داوطلبان درکنکور آشنایی با تست های کنکور سالهای گذشته و افزایش مهارت تست زنی است. نرم افزار تست همراه شامل مجموعه ای از سوالات چهار گزینه ای ( بالغ بر ۴۸۰۰ تست ) به همراه پاسخ آنها در درس های ریاضی، معارف، ادبیات و … بوده و چندین امکان دیگر نیز دارد و گزینه ایی مناسب برای افراد کنکوری است در مواقعی که به کتاب دسترسی ندارند این نرم افزار به صورت جاوا بوده و بر روی اکثر گوشی ها کار می کند.

ادامه مطلب




:: بازدید از این مطلب : 67
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حمید
فایل های ضمیمه :

دفرچه سوالات عمومی کنکور آزمایشی  5 مقطع پیش دانشگاهی رشته تجربیتاریخ برگزاری :7/12/88

دفرچه سوالات عمومی کنکور آزمایشی 5 مقطع پیش دانشگاهی رشته تجربی
تاریخ برگزاری :7/12/88

برای دانلود روی فایل کلیک سمت راست کرده و گزینه ُSave Target AS را انتخاب کنید.


دفرچه سوالات اختصاصی کنکور آزمایشی  5 مقطع پیش دانشگاهی رشته تجربیتاریخ برگزاری :7/12/88

دفرچه سوالات اختصاصی کنکور آزمایشی 5 مقطع پیش دانشگاهی رشته تجربی
تاریخ برگزاری :7/12/88

برای دانلود روی فایل کلیک سمت راست کرده و گزینه ُSave Target AS را انتخاب کنید.


دفرچه پاسخنامه تشریحی کنکور آزمایشی  5  مقطع پیش دانشگاهی رشته تجربیتاریخ برگزاری :7/12/88

دفرچه پاسخنامه تشریحی کنکور آزمایشی 5 مقطع پیش دانشگاهی رشته تجربی
تاریخ برگزاری :7/12/88

برای دانلود روی فایل کلیک سمت راست کرده و گزینه ُSave Target AS را انتخاب کنید.



:: بازدید از این مطلب : 67
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حمید
سوال و پاسخنامه تشریحی کنکور آزمایشی مقطع پیش دانشگاهی رشته ریاضی(سال تحصیلی 89-88)
فایل های ضمیمه :

دفرچه سوالات عمومی کنکور آزمایشی  5 مقطع پیش دانشگاهی رشته ریاضیتاریخ برگزاری :7/12/88

دفرچه سوالات عمومی کنکور آزمایشی 5 مقطع پیش دانشگاهی رشته ریاضی
تاریخ برگزاری :7/12/88

برای دانلود روی فایل کلیک سمت راست کرده و گزینه ُSave Target AS را انتخاب کنید.


دفرچه سوالات اختصاصی کنکور آزمایشی  5 مقطع پیش دانشگاهی رشته ریاضیتاریخ برگزاری :7/12/88

دفرچه سوالات اختصاصی کنکور آزمایشی 5 مقطع پیش دانشگاهی رشته ریاضی
تاریخ برگزاری :7/12/88

برای دانلود روی فایل کلیک سمت راست کرده و گزینه ُSave Target AS را انتخاب کنید.


دفرچه پاسخنامه تشریحی کنکور آزمایشی  5  مقطع پیش دانشگاهی رشته ریاضیتاریخ برگزاری :7/12/88

دفرچه پاسخنامه تشریحی کنکور آزمایشی 5 مقطع پیش دانشگاهی رشته ریاضی
تاریخ برگزاری :7/12/88

برای دانلود روی فایل کلیک سمت راست کرده و گزینه ُSave Target AS را انتخاب کنید.




:: بازدید از این مطلب : 53
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حمید

خرافات در عرب جاهل

كتاب: فروغ ابدیت، ج 1، ص 54

نویسنده: جعفر سبحانى

قرآن مجید، هدفهاى مقدس بعثت پیامبر اسلام را با جمله‏هاى كوتاهى بیان كرده است.یكى از آنها كه شایان توجه بیشتر مى‏باشد،این آیه است:

«و یضع عنهم اصرهم و الاغلال التى كانت علیهم‏» (1)

«پیامبر اسلام تكالیف شاق،و غل و زنجیرهایى را كه بر آنها است‏بر مى‏دارد».

اكنون باید دید مقصود از غل و زنجیرى كه در دوران طلوع فجر اسلام،به دست و پاى عرب دوران جاهلیت‏بود،چیست؟مسلما مقصود،غل و زنجیر آهنین نیست،بلكه منظور همان اوهام و خرافاتى است كه فكر و عقل آنها را از رشد و نمو بازداشته بود،و یك چنین گیر و بند كه به بال‏فكر بشر بسته شود،به مراتب از سلسله آهنین،زیان‏بخش‏تر و ضرر بارتر است.زیرا زنجیرهاى آهنین پس از گذشتن مدتى،از دست و پا برداشته مى‏شود و فرد زندانى با فكر سالم و منزه از خرافات گام در زندگى مى‏گذارد،اما سلسله‏هائى كه از اوهام و اباطیل،بسان رشته‏هاى سردرگم،به عقل و شعور و ادراك انسان پیچیده مى‏شود،چه بسا تا دم مرگ با انسان همراه مى‏باشد،و او را از هر گونه تلاش،حتى براى باز كردن این قید و بند،باز مى‏دارد.انسان با فكر سالم و در پرتو عقل و خرد مى‏تواند هر گونه قید و بند آهنین را در هم شكند،ولى فعالیت و تلاش انسان بدون فكر سالم و دور از هر گونه وهم و خیال،نقشى بر آب و عارى از فائده مى‏شود.

یكى از بزرگترین افتخارات پیامبر گرامى اینست كه:با خرافات و اوهام و افسانه و خیال،مبارزه نمود،و عقل و خرد بشر را از غبار و زنگ خرافات شستشو داد.و فرمود:من براى این آمده‏ام كه قدرت فكرى بشر را تقویت كنم،و با هر گونه خرافات به هر رنگ كه باشد،حتى اگر به پیشرفت هدفم كمك كند سرسختانه مبارزه نمایم.

سیاستمداران جهان،كه جز حكومت‏بر مردم غرض و مقصدى ندارند،پیوسته از هر پیش آمدى به نفع خود استفاده مى‏كنند.حتى اگر افسانه‏هاى باستانى و عقائد خرافى ملتى به ریاست و حكومت آنها كمك كند،از ترویج آن خوددارى نمى‏نمایند،و اگر آنان،افرادى متفكر و منطقى باشند،در این صورت به نام احترام به افكار عمومى و عقاید اكثریت،از افسانه‏ها و اوهام كه با میزان و مقیاس عقل تطبیق نمى‏كند،طرفدارى مى‏كنند.

ولى پیامبر اسلام،نه تنها از آن عقائد خرافى كه به ضرر خود و اجتماع تمام مى‏شد،جلوگیرى مى‏نمود،بلكه حتى اگر یك افسانه محلى،یك فكرى بى‏اساس به پیشرفت هدف او كمك مى‏كرد،با تمام قوا و نیرو با آن مبارزه نموده و كوشش مى‏كرد كه مردم بنده حقیقت‏باشند نه بنده افسانه و خرافات.اینك از باب نمونه داستان زیر را مطالعه بفرمائید:

...یگانه فرزند ذكور حضرت پیامبر،به نام‏«ابراهیم‏»درگذشت.پیامبر در مرگ وى غمگین و دردمند بود،و بى‏اختیار اشگ از گوشه چشمان او سرازیرمى‏شد.روز مرگ او آفتاب گرفت،ملت‏خرافى و افسانه پسند عرب:گرفتگى خورشید را نشانه عظمت مصیبت پیامبر دانسته و گفتند:آفتاب براى مرگ فرزند پیامبر گرفته شده است. پیامبر این جمله را شنید،بالاى منبر رفت و فرمود:آفتاب و ماه،دو نشانه بزرگ از قدرت بى‏پایان خدا هستند و سر به فرمان او دارند،هرگز براى مرگ و زندگى كسى نمى‏گیرند.هر موقع ماه و آفتاب گرفت،نماز آیات بخوانید.در این لحظه از منبر پائین آمد،و با مردم نماز آیات خواند. (2)

فكر گرفتگى خورشید،به خاطر مرگ فرزند صاحب رسالت،گر چه عقیده مردم را سبت‏به وى راسختر مى‏ساخت،و در نتیجه به پیشرفت آئین او كمك مى‏كرد،ولى او هرگز راضى نشد كه موقعیت او از طریق افسانه در دل مردم تحكیم گردد.

مبارزه وى با افسانه و خرافه،كه نمونه بارز آن،مبارزه با بت پرستى و الوهیت هر مصنوع ممكن مى‏باشد،نه تنها شیوه دوران رسالت او بود،بلكه او در تمام ادوار زندگى،حتى در زمان كودكى با اوهام و خرافات مبارزه مى‏نمود.

روزى كه سن محمد«ص‏»،از چهار سال تجاوز نمى‏كرد،و در صحرا زیر نظر دایه و مادر رضاعى خود«حلیمه‏»زندگى مى‏نمود،از مادر خود درخواست كرد كه همراه برادران رضاعى خود به صحرا رود.«حلیمه‏»مى‏گوید:فرداى آن روز،محمد را شستشو دادم،و به موهایش روغن زدم،به چشمانش سرمه كشیدم،براى اینكه دیوهاى صحرا به او صدمه نرسانند،یك مهره یمانى كه در نخ قرار گرفته بود،براى محافظت‏به گردن او آویختم.محمد«ص‏»مهره را از گردن درآورد و به مادر خود چنین گفت:مادر جان آرام،خداى من كه پیوسته با من است، نگهدار و حافظ من است. (3)

خرافات در عقائد عرب جاهلى

عقائد تمام ملل و جامعه‏هاى جهان،روز طلوع ستاره اسلام،با انواعى از خرافات و افسانه‏ها آمیخته بود،و افسانه‏هاى یونانى و ساسانى بر افكار مللى كه مترقى‏ترین جامعه آن روز به شمار مى‏رفتند،حكومت مى‏كرد.و هم اكنون در میان ملل مترقى شرق،خرافه‏هاى زیادى وجود دارد،كه تمدن كنونى نتوانسته آنها را از قاموس زندگى مردم بردارد.رشد افسانه و خرافه به تناسب علم و فرهنگ،جامعه هر چه از نظر علم و فرهنگ عقب باشد،به همان نسبت‏خرافه و اوهام در میان آنها زیادتر خواهد بود.

تاریخ،براى مردم شبه جزیره،خرافه و افسانه‏هاى زیادى ضبط كرده است،و نویسنده كتاب‏«بلوغ الارب فی معرفة احوال العرب‏» (4) ،بیشتر آنها را در همان كتاب،با یك سلسله شواهد شعرى و غیره گرد آورده است.انسان پس از مراجعه به این كتاب و غیر آن، با انبوهى از خرافات روبرو مى‏گردد كه مغز عرب جاهلى را پر كرده بود.و این رشته‏هاى بى‏اساس،یكى از علل عقب افتادگى این ملت،از ملل دیگر بود.بزرگترین سد، در برابر پیشرفت آئین اسلام،همان افسانه‏ها بود،و از این جهت پیامبر با تمام قدرت مى‏كوشید كه آثار«جاهلیت‏»را،كه همان افسانه و اوهام بود از میان بردارد.هنگامى كه‏«معاذ بن جبل‏»را به یمن اعزام نمود،به او چنین دستور داد:

«و امت امر الجاهلیة الا ما سنه الاسلام و اظهر امر الاسلام كله صغیره و كبیره‏» (5) یعنى:اى معاذ،آثار جاهلیت و افكار و عقاید خرافى را،از میان مردم نابود كن،و سنن اسلام را كه همان دعوت به تفكر و تعقل است،زنده نما.

او در برابر توده‏هاى زیادى از عرب كه سالیان درازى افكار جاهلى و عقائدخرافى بر آنها حكومت كرده بود،چنین مى‏گفت:«كل ماثرة فی الجاهلیة تحت قدمى‏» (6) یعنى:با پدید آمدن اسلام،كلیه مراسم و عقائد و وسائل افتخار موهوم،محو و نابود گردید و زیر پاى من قرار گرفت.

اینك براى روشن ساختن ارزش معارف اسلام،نمونه‏هایى را در این جا مى‏آوریم:

1-آتش افروزى براى آمدن باران:

شبه جزیره عربستان،در بیشتر فصول با خشكى روبرو است.مردم آنجا براى فرود آمدن باران،چوبهائى را از درختى به نام‏«سلع‏»و درخت زودسوز دیگرى،به نام‏«عشر»گرد مى‏آوردند و آنها را به دم گاو بسته،گاو را تا بالاى كوه مى‏راندند.سپس چوبها را آتش زده،به جهت وجود مواد محترقه در چوبهاى‏«عشر»،شعله‏هاى آتش از آنها بلند مى‏شد و گاو بر اثر سوختگى شروع به دویدن و اضطراب و نعره زدن مى‏كرد،و آنان این عمل ناجوانمردانه را،به عنوان یك نوع تقلید و تشبیه به رعد و برق آسمانى انجام مى‏دادند.شعله‏هاى آتش را به جاى برق،و نعره گاو را به جاى رعد، محسوب مى‏داشتند،و این عمل را در نزول باران مؤثر مى‏دانستند.

2-اگر گاو ماده آب نمى‏خورد،گاو نر را مى‏زدند:

گاوهاى نر و ماده را براى نوشیدن آب،كنار جوى آب مى‏بردند،گاهى مى‏شد كه گاوهاى نر،آب مى‏نوشیدند ولى گاوهاى ماده لب به آب نمى‏زدند،آنان تصور مى‏كردند كه علت امتناع،همان وجود دیوها است كه در میان شاخهاى گاو نر جا گرفته‏اند و نمى‏گذارند گاوهاى ماده آب بنوشند و براى راندن دیوها به سر و صورت گاوهاى نر مى‏زدند. (7)

3- شتر سالمى را داغ مى‏زدند تا دیگرى بهبودى پیدا كند:

اگر در میان شتران،بیمارى پیدا مى‏شد،و یا قرحه و تاولى در لب و دهان آنها ظاهر مى‏گردید،براى جلوگیرى از سرایت این بیمارى،شتر سالمى را مى‏آوردند،لب و بازو و ران او را داغ مى‏كردند،ولى علت این كار روشن نیست،گاهى احتمال مى‏دهند كه جنبه پیش‏گیرى داشته و یك نوع معالجه علمى بوده است،ولى از آن نظر كه از میان شتران زیاد فقط به سر یك شتر چنین بلائى را مى‏آوردند،مى‏توان گفت كه:یك عمل خرافى بوده و علل موهومى داشته است.

4- شترى را در كنار قبرى حبس مى‏كردند،تا صاحب قبر هنگام قیامت پیاد
ه محشور نشود:

اگر مرد بزرگى فوت مى‏كرد،شترى را در كنار قبر او در میان گودالى حبس مى‏كردند، و آب و علف به او نمى‏دادند،تا جان سپرد،و متوفى روز رستاخیز بر آن سوار شود،و پیاده محشور نگردد.

5-شترى را در كنار قبر پى مى‏كردند:

از آنجا كه شخص متوفى،در دوران زندگى براى عزیزان و مهمانان خود،شتر نحر مى‏كرد،براى تكریم از متوفى و سپاسگزارى از او،بازماندگانش در پاى قبر او، شترى را به طرز دردناكى پى مى‏كردند.

اسلام چگونه با این خرافات جنگیده است؟

اینگونه اعمال(علاوه بر اینكه هیچ كدام با منطق و اندیشه علمى سازگار نیست، زیرا با افروختن آتش باران نازل نمى‏شود،و زدن گاو نر،تاثیرى در گاو ماده نمى‏گذارد،و داغ كردن شتر سالم باعث‏بهبودى شتر بیمار نمى‏گردد و همچنین...)،یك نوع زجر و ستم به حیوانات بوده است.اگر ما این عقائدو رفتار را با قوانین متقن اسلام كه درباره حمایت از حیوانات وارد شده است مقایسه نمائیم،خواهیم گفت:این شریعت،نقطه مقابل افكار محیط بوده است.ما در این جا از میان دهها دستور اسلامى درباره حمایت‏حیوانات،فقط یك دستور كوتاهى را مى‏آوریم:

رسول اكرم‏«ص‏»مى‏فرماید:هر حیوان سوارى بر صاحب خود شش حق دارد:

1-در هر منزلى فرود آمد،آن را علوفه دهد.

2-اگر از آبى مى‏گذرد،آن را بر حیوان عرضه بدارد.

3-بر صورت او تازیانه نزند.

4-موقع سخن گفتن طولانى،بر پشت آن قرار نگیرد.

5-بار زیادتر از توانائى بر آن حمل نكند.

6-حیوان را به پیمودن راهى كه از توانائى آن بیرون است،واندارد. (8)

6- كیفیت معالجه بیماران:

اگر كسى را عقرب و مار مى‏گزید،بر گردن مار و عقرب گزیده،زیور آلات طلائى مى‏آویختند،و معتقد بودند كه اگر مس و قلع همراه خود داشته باشد مى‏میرد. بیمارى‏«هارى‏»را كه معمولا از گاز گرفتن سگان بیمار به وجود مى‏آید،با مالیدن كمى از خون بزرگ قبیله بر موضع جراحت معالجه مى‏نمودند،و در شعر زیر این معنى منعكس است. (9) و اگر علائم جنون در كسى ظاهر مى‏گردید،براى راندن ارواح خبیثه به كثافات پناه برده،كهنه آلوده و استخوان مردگان را به گردن وى مى‏آویختند.براى اینكه بچه آنها دیوزده نشود،دندان روباه و گربه را به نخى بسته و به گردن بچه‏ها مى‏انداختند.هر گاه لب و دهان بچه‏ها كورك مى‏زد،مادر بچه،غربالى به سر مى‏گرفت و از خانه‏هاى قبیله،نان و خرما جمع مى‏كرد و آنها را به سگها مى‏داد،تا دانه و كورك لب و دهان فرزندش بهبودى پیدا كند،و زنان قبیله مواظبت مى‏كردند بچه‏هاى آنها از آن نانها و خرماها نخورند،كه مبادا آنها نیز بهمین درد گرفتار شوند.

براى معالجه بیمارى جلدى مانند ریختن پوست‏بدن،آب دهن به آن مى‏مالیدند،اگر بیمارى شخصى ادامه مى‏یافت،تصور مى‏كردند كه بیمار،حیوانى را مانند مار و غیره كه متعلق به دیوها است كشته است.براى پوزش خواستن از دیوها،مجسمه‏هائى از گل به صورت شتر درست كرده و جو و گندم و خرما بر آن حمل نموده،در برابر سوراخ كوه مى‏گذاشتند و فردا به همان نقطه باز مى‏گشتند.اگر مى‏دیدند كه بارها دستخورده است، آن را نشانه قبولى هدایا دانسته مى‏گفتند كه بیمار خوب خواهد شد و در غیر این صورت،معتقد بودند كه چون هدیه ناچیز بوده از این نظر مورد پذیرش دیوها واقع نگردیده است.

مبارزه اسلام با این خرافات

اسلام با این خرافه‏ها،از طرق مختلفى مبارزه كرده است.هنگامى كه عده‏اى از اعراب بیابانى كه با آویزه جادوئى و قلاده‏هایى كه در آنها سنگها و استخوانها به بند كشیده مى‏شد،بیماران خود را معالجه مى‏كردند،خدمت رسولخدا«ص‏»شرفیاب شدند و درباره مداوا با گیاهان و داروهاى طبى پرسش نمودند،رسول اكرم فرمود:لازم است‏بر هر فرد بیمار سراغ دارو رود،زیرا خدائى كه درد آفریده دارو نیز آفریده است. (10) حتى موقعى كه سعد بن ابى وقاص بیمارى قلبى گرفت،حضرت فرمود:باید پیش‏«حارث كلده‏»طبیب معروف ثقیف بروید،سپس خود آن حضرت او را به داروى مخصوصى راهنمائى كرد (11) .

علاوه بر این،بیاناتى درباره آویزه‏هاى جادوئى،كه فاقد همه گونه آثارند،وارد شده است.اینك،به نقل دو روایت در این باره اكتفاء مى‏ورزیم:

1-مردى كه فرزند او دچار گلودرد شده بود،با آویزه‏هاى جادوئى وارد محضر پیامبر شد.پیامبر فرمود:فرزندان خود را با این آویزه‏هاى جادوئى نترسانید،لازم است در این بیمارى از عصاره‏«عود هندى‏»استفاده نمائید. (12) امام صادق‏«ع‏»مى‏فرمود:«ان كثیرا من التمائم شرك‏»،بسیارى از بازوبندها و آویزه‏ها شرك است. (13)

پیامبر و اوصیاء گرامى او با راهنمائى مردم به داروهاى زیاد،كه همه آنها را محدثان بزرگ اسلام،تحت عنوان طب النبى و طب الرضا و...گرد آورده‏اند،بار دیگر ضربه محكمى بر این اوهام كه گریبان عرب دوران جاهلیت را گرفته بود،وارد ساخته‏اند.

7-قسمت دیگرى از خرافات:

براى رفع نگرانى و ترس،از وسائل زیر استفاده مى‏كردند:موقعى كه وارد دهى مى‏شدند و از بیمارى وبا،یا دیو مى‏ترسیدند،براى رفع ترس در برابر دروازه روستا،10 بار صداى الاغ مى‏دادند و گاهى این كار را با آویختن استخوان روباه به گردن خود، توام مى‏نمودند.و اگر در بیابانى گم مى‏شدند،پیراهن خود را پشت رو مى‏كردند و مى‏پوشیدند.موقع مسافرت كه از خیانت زنان خود مى‏ترسیدند،براى كسب اطمینان نخى را بر ساقه و یا شاخه درختى مى‏بستند،موقع بازگشت اگر نخ به حال خود باقى بود، مطمئن مى‏شدند كه زن آنها خیانت نورزیده است،و اگر باز،یا مفقود مى‏گردید،زن را به خیانت متهم مى‏ساختند.

اگر دندان فرزند آنان مى‏افتاد،آن را با دو انگشت‏به سوى آفتاب پرتاب كرده مى‏گفتند:آفتاب!دندانى بهتر از این بده.زنى كه بچه‏اش نمى‏ماند،اگر هفت‏بار بر كشته مرد بزرگى قدم مى‏گذاشت،معتقد بودند كه:بچه او باقى مى‏ماند و...

پى‏نوشت‏ها:

1. سوره اعراف/157.

2. «بحار الانوار»،ج 22/155.

3. مهلا یا اماه،فان معی من یحفظنی.«بحار»،ج 15/392.

4. نگارش سید محمود آلوسى،ج 2/286-369.

5. «تحف العقول‏»/25،و«سیره ابن هشام‏»،ج 3/412.

6. «سیره ابن هشام‏»،ج 3/412.

7. شاعر عرب زبان در این باره كه گاو نر به جرم آب نخوردن گاو ماده زده مى‏شد، چنین مى‏گوید:

فانى اذا كالثور یضرب جنبه

اذا لم یعف شربا و عافت صواحبه

8. «من لا یحضره الفقیه‏»/228،همچنین براى آگاهى از روایات مربوط به حقوق حیوانات،به كتاب‏«الشؤون الاقتصادیه‏»/130-159،مراجعه فرمائید.

9. احلامكم لسقام الجهل شافیة×كما دماءكم تشفى من الكلب.

10. «التاج‏»،ج 3/178،یعنى این آویزها در رفع بیمارى مؤثر نیست.

11. «التاج‏»،ج 3/179.

12. «التاج‏»،ج 3/184.

13. «سفینه‏»،ماده‏«رقى‏».

مبنع : http://www.hawzah.net/Per/E/TarDefa.asp?URL=Start/TarStart.htm



:: بازدید از این مطلب : 158
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حمید

نقش میزان تحصیلات در ازدواج

میزان تحصیلات از عوامل مهم تشكیل دهنده شخصیت و بخصوص در ایران تعیین كننده وجهه اجتماعی است.

احتمالات زیر را می توان درباره میزان تحصیلات زن و شوهر در نظر گرفت:

1- مرد دارای تحصیلات عالی است؛ ولی زن دارای تحصیلات متوسط یا كمتر است.

2- مرد و زن هر دو دارای میزان تحصیلات یكسانی هستند.

3- زن دارای تحصیلات عالی و مرد از تحصیلات كمتری برخوردار است.

4- مرد دارای تحصیلات عالی و زن بی سواد است  ، یا تحصیلات اندكی دارد.

در حالت 1 و 2 مشكلی ایجاد نمی شود؛ ولی در حالت 3 و4 غالباً زندگی زناشویی مواجه با ناسازگاری و در پاره ای موارد از هم پاشیده می شود. زنی كه دارای تحصیلات عالی بوده، پزشك یا مهندس است، از نظر تفاهم با مردی كه حداكثر تحصیلات ابتدایی دارد و مثلاً راننده یا لوله كش است تفاهم ندارد. مرد دنیا را به گونه ای می بیند و زن گونه ای دیگر . زن در مجالس و محافل، زمانی كه شوهرش صحبت می كند و احتمالاً بیشتر كلمات را غلط ادا می نماید و یا مطالب ناخوشایندی را مطرح می نماید، احساس ناراحتی و حقارت می كند؛ و در نهایت زندگی برای هر دو تلخ خواهد شد.

در حالت دوم كه مرد دارای تحصیلات عالی و زن بی سواد یا كم سواد است نیز همان وضعیت اول برای مرد وجود دارد. این حالت وقتی اتفاق می افتد كه مرد در روستای خود در سن 18 تا 20 سالگی زمانی كه در دبیرستان درس می خوانده  با یكی از دختران بی سواد روستایی خود ازدواج كرده و صاحب فرزند نیز شده است. سپس با توجه به استعداد و آمادگی ذهنی كه داشته به شهر آمده و تحصیلات خود را تا مراحل عالی ادامه داده است. در چنین زندگی نیز فضای شادی و مسرتی حاكم نخواهد بود.

لازم به یادآوری است كه نوع  تحصیلات مهم نیست. آنچه در ازدواج مهم است؛ سطح تحصیلات است. در عین حال چنانچه تحصیلات زن و شوهر در یك حوزه باشد؛ تفاهم زناشویی بیشتر خواهد بود. به عنوان مثال ازدواج یك پزشك با یك پرستار بیشتر موفق خواهد بود؛ تا ازدواج یك پزشك با یك مهندس. معذلك نوع تحصیل در موقعیت ازدواج در مقام مقایسه با سطح تحصیلات بسیار كم اهمیت است. اهمیت سطح تحصیلات در ازدواج به قدری است كه چنانچه تفاوت زیاد باشد ، می توان گفت به ندرت سازگاری وجود خواهد داشت.

مشاوره در امر ازدواج در رابطه با عامل تحصیل

میزان تحصیلات عامل مهمی در زندگی زناشویی است. بنابراین در انتخاب همسر باید مورد توجه قرار گیرد. مشاوران در رابطه با عامل تحصیل در امر همسر گزینی باید مراجعان را به اهمیت موضوع توجه دهند و در موارد مختلف به شرح زیر عمل نمایند.

1- با توجه به فرهنگ ایرانی چنانچه مرد تحصیلات بیشتری داشته باشد ، در زندگی زناشویی مشكلی ایجاد نمی شود. معمولاً مردانی كه تحصیلات عالی دارند ، میزان تحصیلات همسر خود را در سطح متوسطه ، در صورت هماهنگی سایر عوامل می پذیرند. بنابراین مشاوران در مورد مراجعان خود باید این نكته را مورد توجه قرار بدهند. مواردی دیده می شود كه مرد با وجود داشتن تحصیلات عالی همسر خود را با تحصیلات متوسطه انتخاب می كند و مایل نیست كه او تخصصی داشته باشد و خارج از خانه شاغل گردد. تمایلات دختر و پسر در مورد سطح تحصیل ، در مشاوره همسر گزینی باید مورد توجه قرار گیرد. ولی به هر حال پایین تر بودن سطح تحصیلات دختر در مقابل پسر غالباً مشكل اساسی ایجاد نمی نماید.

2- دختر دارای تحصیلات عالی و پسر دارای سواد اندك و یا تحصیلات در حدود متوسطه است. در این حالت ممكن است در زمان ازدواج به علت نكات مثبتی كه در پسر وجود دارد ، پیوند زناشویی انجام گیرد؛ ولی این تفاوت احتمال دارد به تدریج به علل اشتغال اجتماعی زن و احساس برتری نسبت به شوهر و برعكس احساس حقارت شوهر در مقابل زن موجب اختلاف شود و زندگی شیرین زناشویی مبدل به كشمكش روانی و اخلاقی گردد. بنابراین مشاور باید عواقب بعدی این حالت را به پسر و دختر گوشزد كند و آنان را متوجه سازد كه اختلاف سطح تحصیل بالاخره ممكن است زمینه ای برای اختلاف باشد و آنان باید در انتخاب همسر به این نكته توجه نمایند.

3- حالت دیگر آن است كه زن یا شوهر پس از ازدواج درس خوانده و اختلاف سطح تحصیل ایجاد شده باشد و این امر موجب از هم گسیختن و یا به هم خوردن محیط گرم خانواده گردد. در این موارد مشاور باید شوهر را به زندگی پس از ازدواج مجدد و وضعیت زن اول و احیاناً فرزندان قبلی او توجه دهد و با مقایسه دو حالت عدم ازدواج و ازدواج دوم او را به نابسامانی های  حالت دوم متوجه سازد. وانگهی زن را در جهت تطبیق دادن خود با شرایط زندگی جدید شوهر ترغیب نماید و بالاخره زوجین را در جهت این واقعیت كه از هم گسیختگی زندگی آنان شرایط بهتری را ایجاد نمی نماید؛ آگاهی دهد.

4- حالت دیگر موردی است كه زن پس از ازدواج تحصیلات عالی می نماید و به فكر جدایی و طلاق می افتد. در این حالت نیز مشاور باید با تشكیل جلسات مشاوره ای با زن و شوهر، به ویژه زن را متوجه زندگی بعد از طلاق و شوهر را در جهت هماهنگ ساختن خود با همسرش توصیه نماید.

5- دخترانی هستند با تحصیلات عالی كه به علل مختلف با مردی كم سواد یا بی سواد ازدواج می كنند.  در مورد این گونه دختران و بالعكس پسرانی با این حالت ، مشاور باید در انتخاب همسر، آنان را با اهداف ازدواج آشنا سازد و به آنان بینش دهد كه هدف ازدواج نه ترحم و ثواب اخروی است و نه افكار غیر واقعی در جهت جلب رضایت والدین و یا حفظ موقعیت آنان. در این صورت مسلماً این گونه دختران و پسران تن به چنین ازدواج هایی نخواهند داد و در نتیجه با ناراحتی های بعد از ازدواج و یا با طلاق و از هم گسیختگی خانواده مواجه نخواهند شد.

منبع : http://www.tebyan.net/Teb.aspx?nId=8584

 



:: بازدید از این مطلب : 105
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حمید

جملاتی پیرامون تعلیم و تربیت
 

1- در طبیعت و اخلاق انسانی هیچ ضعف وانحرافی نیست كه با تعلیم مناسب اصلاح نشود.

2- دلهایی كه روی آن كلمه تقوی و محبت نوشته شده به هر جایی كه بخواهند پرواز می كنند و كائنات در مقابل آنها سرتعظیم فرود می آورند.

3- از دانش آموزی كه فكر روشن دارد، ناامید مشو.

4- اطفال بیشتر به دستور و سرمشق محتاجند تا انتقاد و عیبجویی.

5- استاد پرورنده ی روان است و پدر و مادر پروش دهنده جان.

6- تعلیم بزرگترین هدیه ای است كه مردم نیكوكار می توانند به گدایان و بینوایان بدهند.

7- آن كه از دست روزگار به خشم می آید هر چه آموخته بیهوده بوده است.

8- آینده ی كودكان بسته به تربیت آنهاست.

9- قرض پدر و مادر به فرزندان علم و ثروت نیست، تربیت و اخلاق است.

10- آموزش و پرورش بدون تجربه بی فایده است.

11- بهترین زمان برای تربیت اراده ، ایام جوانی است.

12- استعداد چیزی است كه در جوانی پیدا می شود، اگر آن را تربیت كردید و درصدد تقویت آن بر آمدید مانند بذری كه در مزرعه خوب كاشته شده باشد، محصول خواهد داد و اگر آن را به حال خود گذاشتید و آن را تربیت نكردید مانند تخمی كه در زمین شوره زار افتاده باشد ، از بین می رود و محصول نمی دهد.

13- اساس آموزش و پرورش ساختن ماشین نیست، بلكه ساختن انسان است.

14- اگر امروز حتی یك كلمه از دیروز بیشتر بدانید مسلماً شخص دیگری هستید.

15- آموزش و پرورش البته مهم است ، ولی زندگی كردن خیلی از آن مهمتر است . بنابراین هدف آموزش و پرورش صحیح باید در مرحله اول بهبودی وضع زندگی باشد.

16- تربیت ، علم زندگی و هنر خوب زیستن است.

17- اگر به بچه كمی محبت نشان بدهید، وی صد چندان به شما مهر خواهد ورزید.

18- فكر ساخته ی تعلیم و تربیتی است كه تا امروزه گرفته ایم ، برای فكر بهتر باید از فردا تعلیم و تربیت بهتری بگیریم .

19- اگر بزرگان ، خویش را خوب تربیت كنند ، كودكان خوب بزرگ می شوند.

20- تعلیم و تربیت علم است و معلمی هنر .

21- اگر در خانواده ، با محبت محاكمه شویم در جامعه با خفت مجازات نمی شویم .

22- قبل از آن كه كودك را كتك بزنید یقین حاصل كنید كه خود سبب خطای او نبوده اید.

23- كسی كه از ادب و تربیت پدر بهره ندارد روزگار او را تربیت خواهد كرد .

24- بهتر است پدر و مادر را مسبب مسائل و مشكلات خود ندانید . آنها آنچه می دانستند در حق شما انجام دادند ، ناامیدی شما ناشی از این است كه تصور می كردید آنها انسان های كاملی هستند .

25- دشواری های خود را با فرزندانتان در میان بگذارید و آنها را از كوچكی متعهد و مسئول بار بیاورید.

26- تعلیم و تربیت باید در جهت انسان سازی باشد نه پرورش انسان نماهای تحصیل كرده .

27- بكوشید فرزندانتان را از كودكی با واقعیات آشنا نمایید و یك مرتبه و بی تجربه و ناآگاه در صحنه اجتماع ، آنها را رها نكنید .

28- به جای دستوردادن ، با بچه ها ارتباط قلبی برقرار كنید . خودتان را تا سطح آنها پایین بیاورید ، خود را به جا و در سن آنها تصور كنید ، به آنها گوش كنید و به احساساتشان احترام بگذارید .

29- مربیان باید از گفتارهای سرزنش آمیز، ترساندن ، تهدید ، رشوه دادن ، مسخره كردن و پندهای دستوری تا آنجا كه ممكن است پرهیز نمایند .

30- به بچه ها بیاموزید بین عشق و نومیدی ، عشق را انتخاب كنند ، چون از دست دادن عشق به منزله از دست دادن زندگی  است .

31- یادگیری روندی دلخواه و داوطلبانه است .

32- بچه ها بیشتر از روی الگو و نمونه های عملی ، مطالب را فرا می گیرند تا از طریق كتاب و قلم .

33- با مشاهده ، دیدن ، انتخاب كردن و با تمرین می توان دانش آموخت .

34- ما از فرزندان خود انتظار داریم انسان های مسئول ، متوجه ، متعهد و پرمهری باشند در حالی كه نمونه های صحیحی در اختیار آنها قرار نمی دهیم . كودكان آنچه می بینند یاد می گیرند و به آن عمل می كنند .

35- بچه ها از كودكی باید به ارزش و شخصیت خود پی ببرند و یاد بگیرند كه به خود احترام بگذارند.

36- به فرزندان خود بیاموزید كه در زندگی فرصت های بی شماری در اختیار دارند . البته هنگامی این باور را می پذیرند كه فرصتی در اختیار آنها گذاشته شود . 

37- كوشش كنید حس تعاون و همكاری و احساس مسئولیت را از كودكی در فرزندانتان تقویت كنید.

38- بعد از تنبیه كردن بچه ها، آنها را در آغوش بگیرید و نوازششان كنید.

39- به بچه ها بگویید كه خیلی فوق العاده اند و به آنها اعتماد دارید.

40- انسان شدیداً نیازمند به تربیت و اصلاح خویش است ، همان گونه كه كشتزار تشنه آب باران است.

41- به فرزندان خود هنر و تقوی بیاموزید، چون آنها زنده نگه دارنده ی نام هستند.

42- بهترین میراثی كه پدران برای فرزندان خود می گذارند، تربیت نیكو است .

43- یتیم آن نیست كه پدرش مرده باشد ، بلكه آن است كه از علم و ادب بی بهره باشد .

44- تربیت زیباترین چیزی است كه مردان بزرگ ذخیره می كنند.

45- كودكان به نمونه و سرمشق بیش از انتقاد نیازمندند.

46- نگذارید بچه ها گریه كنند زیرا باران هم غنچه را ضایع می كند.

47- آنچه را كه فرزند در توان داشته و انجام داده از او بپذیر و از او كارهای طاقت فرسا مخواه.

48- وقتی خونسردی خودتان را از دست می دهید – به خصوص در مورد فرزندان– فوراً عذر خواهی كنید.

49- یادگرفتن در كودكی مانند نقش روی سنگ ، ثابت و راسخ می ماند.

50- دوست آن است كه در نبودن انسان ، حق دوستی را رعایت كند .

51- غریب كسی است كه دوست نداشته باشد .

منبع : http://www.tebyan.net/Teb.aspx?nId=3900



:: بازدید از این مطلب : 107
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حمید

آیا شما خوش بین هستید؟

مثبت اندیشی چیزی فراتر از اعتقاد كوركورانه است و قدرت آن بر زندگی انسانها بسیار زیاد و شگفت انگیز است.

خوشبین ها تقریباً درهمه ی جنبه های زندگی بهتر از بدبین ها عمل می كنند ومعمولا به موفقیتهای بیشتری نائل شده و از موفقیتهای اجتماعی لذت بیشتری می برند . انسانهای خوشبین همچنین كمتر مستعد پذیرش افسردگی و بیماریهای جسمی هستند . " مارتین ای . پی . سلیگمن " پروفسور روانشناسی دانشگاه پنسیلوانیا می گوید : " شواهدی وجود دارد كه خوشبینی ، سیستم دفاعی وحفاظتی بدن را تقویت می كند ."

روانشناسان معتقدند خوشبینی وبدبینی ، عاداتی هستند كه ما از زمان كودكی می آموزیم و والدین ما الگو و سرمشق ها ی ما هستند . به یاد بیاورید هنگامی كه در اثر تركیدن لوله آب ، خانه جدید شما غرق آب  شد، پدر شما آه و ناله كرد كه " چرا من چنین خانه بدی را انتخاب كردم ؟ " یا گفت : " در قرار داد ما تضمین شده كه همه چیز بی عیب و نقص باشد، بنابراین من از معمار ساختمان می خواهم لوله كشی ساختمان را تعمیر كرده و خسارت به وجود آمده را جبران كند"؟  سلیگمن می گوید : " خوشبینی ، یك روش عادی برای توضیح شكستها به خودتان است ".

انسان بدبین معتقد است اتفاقات بد ، از شرایطی دائمی و ثابت نشأت می گیرد: " من در امتحان ریاضی مردود شدم ، چون استعداد یادگیری اعداد و ارقام را ندارم " و اتفاقات خوب ، از شرایطی موقتی ناشی می شود: " همسرم امروز به من یك شاخه گل هدیه كرد ، چون روز كاری خوبی داشته ". اما انسان خوشبین ، شكست را به عوامل موقتی نسبت می دهد " من در امتحان رد شدم چون دقت نكردم " و موقعیت های مطلوب را به عوامل پایدار: " او برای من گل هدیه آورد، چون مرا دوست دارد ".

بدبین اجازه می دهد ناامیدی در بخشی از زندگی اش وارد شود و به سایر بخشها نفوذ و سرایت كند . به عنوان مثال وقتی به شخصی گفته می شود به طور موقتی از كار بر كنار شده است ، انسان بدبین نه تنها به  خاطر از دست دادن شغل خود احساس بدی دارد بلكه نگرانی اش را به سایر ابعاد زندگی خود منتقل كرده ، ابراز می كند كه زندگی زناشویی اش در معرض خطر است و فرزندانش غیر قابل كنترل هستند، اما انسان خوشبین اجازه نمی دهد یك شكست ، تما م زندگی او را محدود كند ، او با خود فكر می كند " پس من در این شرایط، شغلی ندارم ، ولی من وهمسرم هنوز رابطه خیلی خوب و نزدیكی با هم داریم و فرزندانمان مایه افتخار ما هستند ".

وقتی مشكلی پیش می آید و كارها خراب می شود، بدبین ها خود را سرزنش می كنند : برای مثال اگر راننده دیگری به ماشین پارك شده آنها خسارت وارد كند ، آنها خود را سرزنش می كنند كه چرا ماشین را در جای نامناسبی پارك كرده اند . اما انسان خوشبین چنین مشكلی را به اتفاق نسبت می دهد یا سعی می كند راه جدیدی پیدا كند : " دفعه بعد ماشین را در جایی كه ماشین های كمتری وجود دارد ، پارك می كنم ."

آیا شما هم می خواهید یك انسان خوشبین باشید ؟

خوشبختانه عادتهای فرا گرفته شده می توانند به فراموشی سپرده شوند. تازه ترین تحقیقات نشان می دهد كه خوشبینی ، مهارتی است كه هر انسانی می تواند به خوبی آن را فراگیرد . در اینجا یك برنامه چهار مرحله ای توصیه می كنیم كه به شما كمك می كند تا مثبت بیندیشید:

1- با افكار منفی مبارزه كنید

فرض كنید با تأخیر به محل كار خود رسیده اید ، پیش از آنكه خود را سرزنش كنید و بگویید :  " من همیشه دیر می رسم " از خود ارزیابی دقیق و درستی داشته باشید. سعی كنید به خاطر بیاورید آخرین باری كه با تأخیر به محل كارخود رسیدید ، چه زمانی بود، دیروز ؟ نه ،  هشت هفته پیش . آیا تأخیر شما به این دلیل بود كه برای جدا شدن از رختخواب تنبلی كردید؟ نه ، پسر نوجوان شما دیشب باك ماشین را خالی كرده بود و شما مجبور شدید برا ی پر كردن باك ماشین به پمپ بنزین بروید .

بدترین فیلمنامه را تصور كنید كه بر خلاف انتظار، بهترین فیلم را در پی داشته باشد ؛ شما آه و ناله می كنید كه " من حتما اخراج خواهم شد "، اما ، شاید رئیس شما در ترافیك گیر افتاده باشد و حتی دیرتر از شما به محل كار برسد . در مرحله بعد ، سناریویی را كه احتمال وقوعش بیشتر است ، مجسم كنید : همچنان كه شما با دستپاچگی و به سرعت به سمت میز كار خود می روید ، رئیس با اخم وعصبانیت به شما نگاه می كند . دستپاچه كننده و باعث شرمندگی است ، ولی كشنده كه نیست .

در نتیجه به فكر یافتن یك راه حل باشید . یا در وقت صرف نهارهم كار كنید یا چند دقیقه زودتر خانه را ترك كنید تا در صورت بروز تأخیرهای پیش بینی نشده ، فرصت كافی در اختیار داشته باشید.

2- برنده بودن را تمرین كنید

" در امتحانات ، افرادی كه تصور می كنند نتیجه خوبی خواهند گرفت و موفق خواهند بود، بسیار بهتر از آنانی كه از خود انتظار مردود شدن دارند، عمل می كنند ، اگر برای امتحانی كه در پیش دارید ، احساس نگرانی می كنید ، پیش از روز امتحان ، خود را مجسم كنید در حالی كه سرجلسه امتحان نشسته اید و برگه امتحان در مقابلتان قرار دارد و شما با یاد خداوند و كمك خواستن از او شروع به خواندن سؤالات كرده و به خوبی به آنها پاسخ می دهید . درهنگام مواجهه با صحنه واقعی ، این تمرین فكری به شما اطمینان و نیروی اراده خواهد داد.

3-به خودتان اعتبار و ارزش بدهید

به موفقیت های خود در گذشته اعتراف كنید . اتفاقات خوبی را كه برای شما به وجود آمده ، به عنوان نتیجه تلاش های خودتان تجزیه و تحلیل كنید . " عكس هایی كه در تعطیلات گرفتید ، عالی بودند نه به این خاطر كه دوربین به خوبی ساخته و طراحی شده بود ، بلكه به خاطر مهارت شما در زمینه نور و تركیب اجزای صحنه ."  " مهمانی شما در فضای باز موفقیت آمیز بود، نه به این دلیل كه هوا خوب و مساعد بود ، بلكه این موفقیت به خاطر تدارك خوب و مهارت های اجتماعی شما بوده است ." از موفقیت ها ی خود تجلیل كنید ( موفقیت های خود را جشن بگیرید ) : " من قفل در را تعمیر كردم بدون این كه مجبور باشم از نجار كمك بخواهم ، حالا من به شیوه جدیدی با خود رفتار خواهم كرد ." احساس افتخار و مباهات ، نسبت به كمالات و فضایل خود ، برای شما یك احساس خود ارزشی می سازد.

4- برا ی خود ، هدف تعیین كنید

دقیقاً تعیین كنید كه قصد دارید چه كاری انجام دهید . مثلا ً متعهد شوید كه هفته ای یك بار به صورت داوطلبانه در مؤسسات خیریه  فعالیت كنید . هدفهای بزرگ را به هدفهای كوچكتر تقسیم كنید ، تا زیر بار سنگین وظایفتان فلج نشوید. با دستیابی به هر هدف اولیه ، شاهد یك پیشرفت خواهید بود. شما در مورد آنچه در آینده اتفاق می افتد ، احساس انرژی و هیجان خواهید داشت و این ، نشانه و قدرت یك انسان خوشبین است .

منبع : http://www.tebyan.net/Teb.aspx?nId=4188



:: بازدید از این مطلب : 85
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حمید

اگر 19 روش زیر را انجام دهید كسالت دیگر معنا نخواهد داشت

براى این كه به زندگى احساس بهترى ببخشید و حسى جدید داشته باشید باید روش هایى را در زندگى به كار ببندید. در اینجا 19 روش تازه و جدید را براى این كه در روزهاى دلگیر و خسته كننده پاییز و زمستان احساس بهترى پیدا كنید به كار ببندید.

1 - دوست خودتان باشید

سعى كنید همان طور كه با صمیمى ترین دوستانتان برخورد مى كنید، با خودتان نیز رفتار كنید. وقتى كه دوستى یا كسى كه به او علاقه دارید در وضعیت روحى بدى به سر مى برد و از شما كمك مى خواهد براى او چه مى كنید؟

از او مى خواهید تا نگران نباشد. به او مى گویید استراحت كند یا به نوعى سرخودش را گرم كند و به مشكلش فكر نكند و ...

در این حالت و در این روزها به خودتان نیز همان توصیه ها را بكنید.

2 - احساس پرواز كنید

در جایى قرار بگیرید كه سكوت و آرامش دارد. براى دقایقى تصور كنید پرنده اى هستید كه در آسمان لایتناهى در حال پرواز است. همانگونه كه ابرها در آسمان حركت مى كنند، سعى كنید مشكلات را از جلوى چشمانتان عبور دهید. این روش به شما یاد مى دهد كه به خاطر بیاورید مشكلات قابل عبور و گذر هستند و همیشه در كنار ما نخواهند ماند.

3 - رنگ نارنجى

از زمان هاى قدیم «رنگ درمانى» جزو موارد بسیار مهمى بوده كه توسط روان شناسان شناخته شده است. از رنگ ها براى كاهش استرس در بیماران و دادن آرامش به آنها استفاده زیادى شده و مى شود. روان شناسان معتقد هستند كه رنگ نارنجى باعث افزایش حس خوشبینى، اشتیاق و شانس آوردن است. براى این كه این احساس در شما شناور شود چند شاخه گل نارنجى در گلدان بگذارید و به آنها نگاه كنید. تابیدن نور نارنجى یا لیوان هایى به این رنگ نیز به شما احساس شادى مى دهد. اكنون كه دراوایل زمستان هستیم مى توانید یك سبد نارنگى، خرمالو یا پرتقال روى میز بگذارید.

4 - خریدهاى ارزان

همه مردم وقتى موفق مى شوند هنگام خرید تخفیف بگیرند شاد مى شوند؛ براى این كه حس شادمانى را در خود تقویت كنید ارزان تر خرید كنید و پولهایتان را پس انداز كنید تا در مواقع ضرورى به كارتان بیاید و بتوانید در آن زمان ها احساس آرامش و شادى كنید.

5 - شكلات بخورید

زنان به خوردن شكلات بخصوص قبل از عادت ماهیانه علاقه مند هستند زیرا تحقیقات نشان داده كه شكلات باعث مى شود حالات و روحیات افراد تغییر كند. شكلات میزان سروتونین و اندروفین خون را زیاد مى كند و این دو هورمون باعث شادمانى مى شود. سعى كنید گاهى شكلات بخورید، تا این احساس در شما تقویت شود.

6 - مشكلات را دور بریزید

هرچه را كه به نظرتان مى آید در زندگى موجب ایجاد مشكل و ناراحتى برایتان شده ، روى كاغذى بنویسید. سپس تك تك موارد را بخوانید و روى آن خط قرمز بكشید و سپس وقتى براى تمام موارد راهكار پیدا كردید، كاغذ را مچاله كنید و دور بیندازید.

7 - خوش بین باشید

به مشكلات به گونه دیگرى نگاه كنید. بر این باور باشید كه حتى مى توان سختى ها را نیز با نگاه دیگرى دید. امید به زندگى داشته باشید. روان شناسان معتقدند اگر حتى اشخاص بیمار و بیماران لاعلاج امید خود را از دست ندهند، بر بیمارى چیره خواهند شد. سعى كنید در مواقع سختى به این فكر كنید كه افرادى كه وضعیت بسیار دشوارترى از شما دارند همواره در كنارتان هستند. برخورد كردن با مشكلات و موانع را بیاموزید تا احساس خوشبختى كنید. براى داشتن زندگى خوب، باید انرژى مثبت داشته باشید.

8 - از هم تعریف كنید

در زمانى كه از انجام كارهاى روزانه و یا در محیط كار كاملاً خسته شده اید و هیچ انرژى و توانى برایتان نمانده است سعى كنید لبخند بزنید و بگویید كه احساس خوبى دارید. در این لحظات از اطرافیان خود و صفات خوبى كه دارند تعریف كنید. خواهید دید كه بعد از لحظاتى روحیه شما تغییر خواهد كرد و احساس شادى در شما به وجود خواهد آمد.

9 - آنچه را دوست دارید بنویسید

هر چیزى را كه مورد علاقه تان است و به آن عشق مى ورزید روى كاغذى بنویسید. این كار حس خوبى به شما خواهد داد. زیرا متوجه مى شوید كه با برگشت به خاطرات گذشته زمانى به آنچه و آن كسانى كه در كنارتان زندگى كرده اند احساس محبت داشته اید.

10 - حمام كنید

بعد از شنا كردن در دریا احساس جوانى مى كنید. براى این كه احساس طراوت را در روزها و شب هاى پاییزى پیدا كنید كافى است یك فنجان نمك داخل وان حمام بریزید و آن را با آب گرم پر كنید. با شمع هاى معطرى كه در كنار وان مى گذارید، آرامش خاصى پیدا مى كنید.

11 - موسیقى گوش كنید

سعى كنید براى لحظاتى موسیقى گوش كنید. با موسیقى مى توانید به آرامش ذهنى برسید و مشكلات را فراموش كنید. حتى اگر شده این كار براى دقایقى یكنواختى زندگى را از بین مى برد.

12 - استراحت كنید

وقتى كه از انجام كارهاى مختلف خسته شده اید و تحت فشار زیادى قرار گرفته اید، مطمئناً نمى توانید كارى كنید كه به این مشكلات پایان دهید. در این مواقع بهتر است دست از كار بكشید، كتاب جدیدی بردارید، دراز بكشید و شروع به خواندن كنید. این كار را حداقل براى یك ساعت هم كه شده انجام دهید تا به اثرات بسیار مؤثر آن واقف شوید.

13 - با رنگ ها بازى كنید

به سراغ مداد رنگى، گواش، آبرنگ و ماژیك كودكتان بروید و مثل آنها شروع به نقاشى كنید. نقاشى حالات درونى تان را بازگو مى كند؛ همانطور كه یك كودك نیز با نقاشى احساس درون خود را به خوبى نشان مى دهد. با بازى كردن با رنگ ها احساس آرامش و شادى به شما دست خواهد داد.

14 - آزاد باشید

سعى كنید كارهایى را كه تمایل به انجام آن دارید به راحتى انجام دهید. درست مثل كودكى كه دوست دارد آواز بخواند و از هیچ كس خجالت نمى كشد. اگر از آواز خواندن لذت مى برید بدون این كه خجالت بكشید آواز بخوانید. اگر از انجام این كار جلوى دیگران مى هراسید در جاى خلوتى آواز بخوانید. موسیقى و تخلیه احساسات با آواز، گردش خون شما را تنظیم مى كند و احساس خوبى به شما مى دهد.

15 - خدا را سپاس بگویید

به یاد سه موفقیت آخرتان بیفتید و با سپاسگزارى و شكرگزارى از خداوند و كشیدن یك نفس عمیق، انرژى بیشتری ذخیره كنید.

16 - خیرخواهى كنید

كمك كردن به دیگران و نسبت به آنان خیرخواه بودن، احساس خوشایندى را به افراد مى بخشد. این احساس بدن را پر از هورمونى مى كند كه احساس خوبى را بیشتر مى كند. به افراد نیازمندى كه در اطرافتان وجود دارد كمك كنید، فرقى نمى كند كه میزان و نوع این كمك چه باشد، مهم این است كه خیرخواه باشید.

17 - به عكس هاى قدیمى نگاه كنید

آلبوم هایتان را ورق بزنید و به عكس دوستان و اقوام نگاه كنید. با دیدن آنچه كه در گذشته بوده و خاطرات سال هاى قبل لبخندى روى لب هاى شما خواهد نشست و احساس خوبى در وجودتان برپا خواهد شد.

18 - پیغام جدید تلفنى بگذارید

اگر تلفن همراه تان یا تلفن خانه تان پیغام گیر دارد، جملات جدید و متفاوتى روى آن بگذارید. مى توانید روى این پیغام گیر بگویید: «براى دعوت كردن من به میهمانى یا شام، بعد از شنیدن صداى بوق پیغام بگذارید!» مى توانید جوكى تعریف كنید یا جمله اى طنز روى پیغام گیرتان ضبط كنید. این كار، به خود شما و كسى كه به شما تلفن زده شادى مى بخشد.

19 - بوهاى شادى آفرین

بعضى از بوها براى تغییر احساس انسان شناخته شده اند. گل رز، بابونه، شمعدانى معطر، لیمو و بالنگ از جمله این بوها هستند. این بوها را به عنوان خوشبوكننده و معطركننده هوا و فضا مورد استفاده قرار دهید.

هما آزادى

برگرفته شده از :‌www.tebyan.org



:: بازدید از این مطلب : 83
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حمید

آموزش مسائل مالی به فرزندان

به فرزندان خود بیاموزید که منابع مالی محدود
هستند و باید از آنها درست استفاده کنند.

شیوه برخورد فرزندان شما با پول، رفتاری است که دیر یا زود آنرا بروز خواهند داد. آنها این طرز برخورد را از شیوه تفکر و روش تربیتی خودتان می آموزند. آنها در مسیر رشد خود به جمع آوری اطلاعات میپردازند و به احتمال بسیار زیاد، نسخه دوم شما خواهند شد.

پس قبل از اینکه کوشش کنید آنها را به قالب مورد نظر خود درآورید، ابتدا سعی کنید خودتان را، از دریچه چشم دیگران- به خصوص فرزند خود- ببینید. فرزندان یک خانواده، فرهنگ مالی و اقتصادی خود را با دیدن و شنیدن نظرات و رفتارهای والدین و نزدیکان خود به دست می آورند.



مدیریت مالی باید آموخته شود


اولین مفهوم اقتصادی که باید آموخته شود این است که منابع و ذخایر مالی محدود هستند. ما برای به دست آوردن تمام آنچه میخواهیم و احتیاج داریم، منابع کافی مالی در دست نداریم. به این دلیل، باید هر مورد را سبک و سنگین کرده و انتخاب کنیم. روش انتخاب و آنچه که انتخاب میکنیم، درسی است که از خانواده، دوستان و تجارب شخصی فرا گرفته ایم.


مدیریت مالی باید تجربه و تکرار شود


همه ما با عادتهایمان زندگی میکنیم. این عادات میتواند به انتخابهایی که دوست داریم یا انتخابی که دوستش نداریم منجر شود. مهم تمرین و تکرار است.

مدیریت مالی باید شامل تمام افراد خانواده بشود


والدین و فرزندان به گفتگو درباره نیازها و اهدافشان احتیاج دارند. افراد خانواده ممکن است دیدگاهها و ارزشهای متفاوتی داشته باشند و نیازهایشان باید در خانواده مطرح شود. درباره آنچه برایتان اهمیت دارد صحبت کنید و گفته های دیگران را بشنوید. پس از اینکه مسایل و نیازهای همه عنوان شد، خانواده باید تصمیمی بگیرد که تا حد امکان مصلحت تمام اعضا را در بر بگیرد.

مدیریت مالی نباید دیگران مقایسه شود


هر خانواده دارای اهداف و ارزشهای خاص خودش است، پس برای هر خانواده، مدیریت مالی خاصی اجرا میشود که شاید برای دیگران قابل اجرا نباشد.

یک روش آموختن ارزشهای مالی به فرزندان،
پرداختن پول توجیبی به آنها است.

پول توجیبی


کودکان نیز مانند بزرگسالان به امنیتی که یک درآمد ثابت و منظم درپی دارد، نیازمندند. بعضی از والدین پول را بر مبنای نیاز کودک به او پرداخت میکنند. این روش موجب میشود که کودک چیزی از پس انداز و شیوه بهتر خرج کردن نیاموزد.

بسیاری از والدین از مقدار پولی که در اندازه های کوچک و به دفعات، در اختیار فرزند خود میگذارند شگفت زده میشوند. اگر هر بار که کودک درخواست میکند، پول در اختیارش گذاشته شود، این تصور در او شکل میگیرد که پول، همیشه به مقدار نا محدودی وجود دارد.


پول توجیبی به کودکان اجازه میدهد که روش خرج کردن آنرا انتخاب کنند و والدین میتوانند در به دست آوردن عادات صحیح خرج کردن، به فرزندان کمک کنند. کودکان از سنین 5 و 6 سال میتوانند مسایل مالی را با گرفتن پول توجیبی بیاموزند. در این زمان، شما میتوانید قوانینی برای چگونه خرج کردن این پول وضع کنید و مطمئن شوید که این قوانین طوری باشند که کودک آنها را درک کند و در ضمن بداند که زمان دریافت پول، کی خواهد بود.



اگر بودجه خانواده محدود است، باز هم والدین باید پول توجیبی را پرداخت کنند. هر خانواده مبلغی را به هر عضو آن اختصاص میدهد و روش صحیح این است که بدانیم هر فرزند برای مدرسه، تفریح، اسباب بازی، خوراکی و نیازهای دیگر خود چه مقدار خرج کرده است.


هنگامی که پرداختن پول توجیبی را آغاز میکنید، نباید گروکشی کنید. هرگز این مقرری را به عنوان تنبیه قطع نکنید یا اینکه آنرا در مقابل انجام ندادن وظایف، پس نگیرید. پرداخت این پول را از انجام دادن وظایف خانه جدا کنید. فرزندان باید بیاموزند که کمک کردن در کارهای خانه، بخشی از زندگی و دلیل انجام دادن آن، تعلق داشتن به خانواده است. کودکانی که به خاطر انجام کاری در خانه پاداش میگیرند، هرگز به وظایف خانوادگی خود پی نمیبرند.


در ضمن، هرگز نباید برای انجام کارهای روزمره نظیر مسواک کردن دندان، به موقع خوابیدن یا گرفتن نمرات خوب به کودک پول بدهید بلکه با تمجید و حمایت معنوی از او، اهمیت وجود او را در خانواده تحکیم کنید.


در نهایت، به یاد داشته باشید که مقرری ماهیانه یا هفتگی، باید به فرزندانمان کمک کند تا روشهای بهتر مدیریت مالی را بیاموزند و تصمیمهای عاقلانه ای اتخاذ کنند. پس شما به عنوان پدر یا مادر، این مسئولیت راهنمایی- نه تحمیل نظریات- آنها را بر عهده دارید و تا زمانی که کاستیها و اشتباهات خود را در مسایل مالی تصحیح نکنید، نمیتوانید از آنها توقع داشته باشید که پول توجیبی یا درآمد حاصل از کار دانش آموزی خود را به طور کاملا صحیح خرج کنند.

منبع : http://www.farya.com

یک روش آموختن ارزشهای مالی به فرزندان، پرداختن پول توجیبی به آنها است. کی روز پرداخت است؟ کودکان هم به اندازه بزرگسالان میخواهند جواب این سوال را بدانند. پول تو جیبی میتواند به کودک حس اطمینان و امنیت بدهد و روش درست خرج کردن را به او بیاموزد.


:: بازدید از این مطلب : 92
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حمید

الكل و مضرات آن

تــمـام الـكل هـا دارای ایـن خواص می بـاشنـد:

1- الكل در دمای اتاق یك مایع شفاف میباشد.
2- چـگالی الكل از آب بیشتر بوده و سریـعتـر از آب تبخیر میگردد. این ویژگی الكل را تقـطیر پذیر
میكند.
3- الكل بسهولت در آب حل میشود.
4- الكل قابل اشتعال میباشد.


1- از تخمیر حبوبات و میوه ها (مانند آبجو)
2- از تقطیرحبوبات و میوه ها (مانند ودكا، ویسكی، جین)
3- از تـغـییر شـیمیایی در سوختـهای فسـیلی هـمچـون گاز، زغال سنگ و نفت ( الكل صنعتی )
4- از تركیـب شیـمیـایی مـنوكســید كربن و هیدروژن (مانند متانول و الكل چوب).

الـكـل موجود در مشروبات الكلی از نوع اتیل الكل (اتانول) می بـاشد. مـیـزان اتـانـول در برخی مشروبات الكلی این چنین است:

آبجو: 4 الی 6 درصد
شراب: 7 الی 15 درصد
شامپاین: % 8 الی 14 درصد
مشروبات الكلی تقطیر شده همچون جین، ودكا، ویسكی:40 الی 95 درصد

 نحوه جذب الكل در بدن
پـس مـصرف الـكـل در حـدود 20 درصـد آن از طـریق معـده جذب شده و 80 درصد مابقی در روده كوچك جـذب بـــدن میگردد. سرعت جذب الكل و میزان قدرت مست كنندگی آن به عوامل زیر بستگی دارد:

1- پر و خالی بودن معده: چون بیشتر الكل مصرفی از طـریــق روده كوچك جذب بدن میگردد، بنابراین اگر مـعـده شـما از غذا پر باشد، دریچه معده برای هضم غذا بـستـه شـده و عبـور الـكل بـه روده كــوچك كند می گردد و مـدت بیشتری الكل در معده باقی میماند.

2- وزن بدن: هـر چه فرد وزنش بیشتر باشد، دیرتر تحت تاثیر الكل قرار میگیرد زیرا الكل پس از ورود به جریان خون در آب كل بدن حل شده و در واقع توزیع میگردد. بـنـابـراین افراد سنگین وزن تر به خاطر آب بیشتر در بدنشان، دیرتر تـحت تاثیر الكل واقع میشوند.
3- چربی بدن: به علت آنكه الكل قادر به حل شدن در چربی نمیباشد، هـر چـه مـیزان چربی بدن بیشتر باشد، فرد بیشتر تحت تاثیر قرار می گیرد. عـكس مـوضـوع نـیز صـدق میكند افراد عضلانی دیرتر تحت تاثیر قرار میگیرند.

4- جنـســیت: زنـان زودتـر از مـردان تـحـت تـاثـیـر قــرار می گیـرند حـتـی اگـر وزنشـان بـرابر باشد. علت آن این اسـت كـه میـزان چـربـی بــدن زنان بیشتر از بدن مردان میباشد. همچنین بافت عضلانی در زنان كمـتر از مردان اسـت. زنـان هـمچنین فاقد آنزیم تجزیه كننده الكل بوده (دی هیدروژناز) كه به عنـوان سـد محـافظ در معده عمل كرده و نقش تجزیه الكل را بعده دارد. همچنین زنانی كه از قرصهای ضد بارداری استفاده می كنند، بیـشتر تحت تاثیر الكل هستند بـه عـلت آنـكـه قرصـهای ضـد بارداری
متابولیسم الكل را كاهش میدهند.

5- غلضت الكل: هر چه غلظت الكل بیشتر باشد، جـذب آن بیـشتـر و سـریـعتر است.

6- سرعت نوشیدن، محـیط مـصرف (خانه، میـهمانـی، محل كار)، خـستگی ( چون كبد آنزیم كمتری تولید میكند)، نوع مشروب (مشروبات گازدار جذب الكل را افزایش میدهند) نیز در سرعت جذب الكل و تاثیر آن، موثر میباشند.

7- اگر الكل همراه با دیگر قرصهای روانگران (اكستازی)  مـصرف گـردند قدرت سركوبگری الكل افزایش یافته و میتواند بسیار خطرناك باشد.

8- افراد الكلی: افرادی كه بطور مستمر الكل مصرف می كنند، نسـبـت به آن مقاومت پیدا كرده و در واقع بدنشان به مصرف الكل سازگاری پیدا می كند. بـنابـراین بـرای ایـجاد حالت مستی به الكل بیشتری نیاز دارند زیرا:

  • كبدشان در پی سازش، آنزیم تجزیه كننده بیشتری ترشح میكند

  • فعالیت نورونهای دستگاه عصبی و مغزشان افزایش می یابد

راه های دفع الكل، اثرات زیانبار كوتاه مدت و بلند مدت...


  • كـلیـه 5 درصـد الـكل را از طریق ادرار از بـدن خارج می كند

  • ششـهـا 5 درصـد الـكـل را از طـریـق بـاز دم خـارج می كنند

  • مقدار بسیاراندكی از طریق تعریق دفع میگردد

  • قسمت اعظم الكل توسط آنـزیمـهای كـبد اكسید شـده و به اسـیـد استـیـك، دی اكسید كربن و آب تبدیل می گردد

بطور متوسط یك انسان معمولی قادر است 15 میلی لیـتـر الـكل را در طـی یـك ساعت دفع كند.

میزان غلظت الكل خون

با اندازه گیری میزان الكل موجود در خون فرد میتوان تعیین كـرد چه میزان فرد تحت تاثیر الكل می باشـد. در زیــر حالات ایجاد شده در فرد بر اساس میزان درصد الكل درون خون بیان گردیده است:

مرحله نشاط آور (%0.12-0.03): افزایش اعتماد بنفس و شجاعت فرد، فرد پر حرف تر و اجتماعی تر می شـود، دقـتـش كـاهش مـی یـابد، چـهره افـروخته، قضاوتش مختل می گردد، معمولا اولین جمله ای كه به ذهنش میـرسـد را بـیان میكند، در حركات ظریف مانند نوشتن دچار مشكل می شود.

مـرحله برانگیختگی (%0.25-0.09): خـواب آلـوده، در درك و بـخـاطـــر آوردن موضوعات گذشته دچار مشكل می گردد، واكـنش وی در بـرابـر مـحركات كاهش می یابد، حركات بدن ناهماهنگ می شـود، بـیـنایـی مخـتـل مـی شــود. حـس چشایی و شنوایی كاهش می یابد.

مرحله سرگشتگی (%0.30-0.18): فرد گیج و مـبهوت است، شـایـد نـدانـد كجاست و مشغول چه كاریست، سرگیجه دارد و تلوتلو می خـورد، بـیـش از حد احـساساتی، خشن و یـا مـهربان مـی گـردد، خـواب آلـوده اسـت و درد را دیـرتـر احسـاس میكند، حركات ناهماهنگ است، قادر به گرفتن شیئ كه به سـمتـش پرتاب میگردد نیست.

مرحله بهت (%0.4-0.25): قادر به حركت نیست، به محـركات واكنش نشان نمی دهد، قادر به نشستن و ایستادن نیست، استفراغ می كند، مـمكن است بیهوش گردد.

مرحله كما (%0.50-0.35): فرد بیهوش است، احساس شدید سرما،تنفس كم عمق و آهسته میگردد، ضربان قلب كاهش می یابد، امكان مرگ وجود دارد.

مرحله مرگ: میزان 0.50 درصد و یا بیشتر الكل در خون سبب مرگ می گردد.

اثرات كوتاه مدت الكل بر بدن
ارتـباطهای بین سلولهای عصبی تداخل كرده و فــعـالـیـت گـذرگاه های مـحـرك عـصبـی را ســركـوب و گـذرگاه هـای بازدارنده عصبی را افزایش می دهـد. در كـل یك سركوبگر دستگاه عصبی می باشد. اتساع مردمك چشم، افزایش ضـربان قـلب، بـی خـوابـی، تـهـوع و اسـتفراق، سرگیجه، احـساس بـی قـراری، خستـگی و اضطراب، جـریـان خـون ســطحی افزایش یافته كه موجب تعریق بدن میـشود امـا
جریان خون عضلانی را كاهش داده و موجب درد عضلانی میـگردد. اعتـماد بنفس و شجاعت فرد افزایش می یـابـد.

كنترل رفتاری كاهش یافـتـه و مـمـكن اسـت فرد دست به عملی زده و یا حرفی بزند كه بعدا پشیمان گردد. فرد اجتماعی تر می شود. تـعادل بدن كاهش می یابد، قوه تشخیص فرد كاهش می یابد، واكنش های كند به محركات. چـون سبب دفع آب بدن میگردد، ایجاد تشنگی و نیاز به دفع ادرار افزایش مییابد. مـیـدان دیـد فرد كاهش یافته و گویی دچار نزدیك بینی می گـردد و تنـها اشـیـاء و افراد نزدیك بخود را دیده و به آنها توجه میكند.

اثرات بلند مدت(افراد الكلی)
از دست دادن حافظه، تغییر شخصیت، اختلال در سیستم عصبی،مشكلات پوسـتـــی، اسهال، سوء تـغـذیـه، مشـكـلات مـالی و خـانـوادگـی، رفتـار خـشونت آمـیــز، اضـطـراب و افسردگی شدید، آسیب به مخاط بینی، آسیب دائمی به كبد و مغز، سرطان سیـنه، حنجره، لب و مری، سقط جنین، ناباروری، بی میلی جنسی، زخم معده، فشـار خــون بالا و سكته قلبی، كم خونی، تورم كبد، اختلال در سیستم ایمنی بدن،خود كشی.

نكته: در صورت مصمومیت فرد به الـكل، نه نـوشیـدن قـهـوه و یـا دوش آب سـرد و دیــگر اعمال كارساز نمی بـاشد. تـنها زمان نیاز است تا الكل بطور كامل از بدنشان دفع گردد. این زمان معمولا 10 ساعت بطول می انجامد. در صورت مصمومیت شدید حتما بیمار را به بیمارستان منتقل كنید.

در پایان به خاطر بسپارید كه الكل یك سم میباشد و نه یك نوشیدنی نشاط آور. 

منبع : http://www.mardoman.com/health/alcohol1.aspx



:: بازدید از این مطلب : 91
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حمید

20 راه ساده برای اینکه شادتر زندگی کنید

۱ـ تمرکز کردن را تمرین نمایید.

 ۲ـ با صدای بلند بخندید .

 ۳ـ بخوابید .

 ۴ـ یک آواز و یا آهنگ را زمزمه نمایید.

 ۵ ـ در کارها نظم و ترتیب داشته باشید .

 ۶ ـ در گفتن نه محکم باشید .

 ۷ـ لیست کارهایتان را تهیه نمایید .

 ۸ ـ در هر زمان فقط یک کار را انجام دهید و بر روی ان تمرکز نمایید .

 ۹ـ باغبانی کنید .

 ۱۰ـ به اخبار گوش ندهید .

 ۱۱ـ یک حیوان خانگی را در منزل نگهداری کنید .

 ۱۲ـ هوا را خوشبو نمایید .

 ۱۳ـ به دیدن یک مکان ساکت بروید .

 ۱۴ـ داوطلب کمک به دیگران شوید .

 ۱۵ـ اوقاتی را به تنهایی بگذرانید .

 ۱۶ـ با دقت { تمرکز } راه بروید .

 ۱۷ـ به روابط نزدیک و صمیمی اهمیت بدهید .

 ۱۸ـ از روان خود مراقبت نمایید .

 ۱۹ـ نعمت های زندگی خود را حساب کنید .

 ۲۰ ـ به آینده امیدوار باشید .

منبع : http://www.ava-happy.blogfa.com



:: بازدید از این مطلب : 76
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حمید

نامه چارلی چاپلین به دخترش

ژرالدین دخترم:

      اینجا شب است. یک شب نوئل. در قلعه کوچک من همه سپاهیان بی سلاح خفته اند.
نه برادر و نه خواهر تو و حتی مادرت ، بزحمت توانستم بی اینکه این پرندگان خفته را بیدار کنم ، خودم را به این اتاق کوچک نیمه روشن، به این اتاق انتظار پیش از مرگ برسانم . من از تولیس دورم، خیلی دور...... اما چشمانم کور باد ،اگر یک لحظه تصویر تو را از چشمان من دور کنند.

تصویر تو آنجا روی میز هست . تصویر تو اینجا روی قلب من نیز هست. اما تو کجایی؟ آنجا در پاریس افسونگر بر روی آن صحنه پر شکوه "شانزلیزه" میرقصی . این را میدانم و چنانست که گویی در این سکوت شبانگاهی ، آهنگ قدمهایت را می شنوم و در این ظلمات زمستانی، برق ستارگان چشمانت را می بینم.

شنیده ام نقش تو در نمایش پر نور و پر شکوه نقش آن شاهدخت ایرانی است که اسیر خان تاتار شده است. شاهزاده خانم باش و برقص. ستاره باش و بدرخش .اما اگر قهقهه تحسین آمیز تماشاگران و عطر مستی گلهایی که برایت فرستاده اند تو را فرصت هشیاری داد. در گوشه ای بنشین ، نامه ام را بخوان و به صدای پدرت گوش فرا دار . من پدر تو هستم، ژرالدین من چارلی چاپلین هستم . وقتی بچه بودی، شبهای دراز به بالینت نشستم و برایت قصه ها گفتم . قصه زیبای خفته در جنگل ، قصه اژدهای بیدار در صحرا، خواب که به چشمان پیرم می آمد، طعنه اش می زدم و می گفتمش برو .

من در رویای دختر خفته ام . رویا می دیدم ژرالدین، رویا... . رویای فردای تو ،  رویای  امروز تو، دختری می دیدم به روی صحنه، فرشته ای می دیدم به روی آسمان، که می رقصید و می شنیدم تماشاگران را که می گفتند: " دختره را می بینی؟ این دختر همان دلقک پیره .

اسمش یادته؟ چارلی " . آره من چارلی هستم . من دلقک پیری بیش نیستم. امروز نوبت تو است. برقص من با آن شلوار گشاد پاره پاره رقصیدم ، و تو در جامه حریر شاهزادگان می رقصی . این رقص ها ، و بیشتر از آن ، صدای کف زدن های تماشاگران ، گاه تو را به آسمان ها خواهد برد. برو . آنجا برو اما گاهی نیز بروی زمین بیا ، و زندگی مردمان را تماشا کن.

زندگی آن رقاصگان دوره گرد کوچه های تاریک را که با شکم گرسنه میرقصند و با پاهایی که از بینوایی می لرزد . من یکی از اینان بودم ژرالدین  و در آن شبها  در آن شبهای افسانه ای کودکی های تو ، که تو با لالایی قصه های من به خواب میرفتی و من باز بیدار می ماندم در چهره تو می نگریستم، ضربان قلبت را می شمردم، و از خود می پرسیدم: چارلی آیا این بچه گربه، هرگز تو را خواهد شناخت؟

 ...تو مرا نمی شناسی ژرالدین. در آن شبهای دور بس قصه ها با تو گفتم ، اما قصه خود را هرگز نگفتم . این داستانی شنیدنی است‌:

داستان آن دلقک گرسنه ای که در پست ترین محلات لندن آواز می خواند و می رقصید و  صدقه  جمع  می کرد . این  داستان من است . من طعم گرسنگی را چشیده ام . من درد بی خانمانی را چشیده ام . و از اینها بیشتر  من رنج آن دلقک دوره گرد را که اقیانوسی از غرور در دلش موج می زند ، اما سکه صدقه رهگذر خودخواهی آن را می خشکاند  احساس کرده ام.

با اینهمه من زنده ام و از زندگان پیش از آنکه بمیرند نباید حرفی زد . داستان من به کار تو نمی آید ، از تو حرف بزنیم . به دنبال تو نام من است: چاپلین . با همین نام چهل سال بیشتر مردم روی زمین را خنداندم و بیشتر از آنچه آنان خندیدند خود گریستم .

ژرالدین در دنیایی که تو زندگی می کنی  تنها رقص و موسیقی نیست .نیمه شب هنگامی که از سالن پر شکوه تأتر بیرون میایی  آن تحسین کنندگان ثروتمند را یکسره فراموش کن  اما حال آن راننده تاکسی را که ترا به منزل می رساند  بپرس  حال زنش را هم بپرس.... و اگر آبستن بود و پولی برای خریدن لباس بچه اش نداشت  چک بکش و پنهانی توی جیب شوهرش بگذار . به نماینده خودم در بانک پاریس دستور داده ام، فقط این نوع خرجهای تو را بی چون و چرا قبول کند . اما برای خرجهای دیگرت باید صورتحساب بفرستی .

گاه به گاه  با اتوبوس  با مترو شهر را بگرد . مردم را نگاه کن و دست کم روزی یکبار با خود بگو :" من هم یکی از آنان هستم ." تو یکی از آنها هستی - دخترم ، نه بیشتر ، هنر پیش از آن که دو بال دور پرواز به آدم بدهد ، اغلب دو پای او را نیز می شکند .

و وقتی به آنجا رسیدی که یک لحظه ، خود را بر تر از تماشاگران رقص خویش بدانی ، همان لحظه صحنه را ترک کن ، و با اولین تاکسی خود را به حومه پاریس برسان . من آنجا را خوب می شناسم ، از قرنها پیش آنجا ، گهواره بهاری کولیان بوده است . در آنجا ، رقاصه هایی مثل خودت را خواهی دید . زیبا تر از تو ، چالاک تر از تو و مغرور تر از تو . آنجا از نور کور کننده ی نورافکن های تآتر " شانزلیزه " خبری نیست
نور افکن رقاصگان کولی ، تنها نور ماه است نگاه کن ، خوب نگاه کن . آیا  بهتر  از  تو نمی رقصند؟

اعتراف کن دخترم . همیشه کسی هست که بهتر از تو می رقصد .
همیشه کسی هست که بهتر از تو می زند .و این را بدان که درخانواده چارلی ، هرگز کسی آنقدر گستاخ نبوده است که به یک کالسکه ران یا یک گدای کنار رود سن ، ناسزایی بدهد .

من خواهم مرد و تو خواهی زیست . امید من آن است که هرگز در فقر زندگی  نکنی  ،  همراه  این  نامه یک  چک سفید  برایت  می فرستم . هر  مبلغی  که می خواهی بنویس و بگیر . اما همیشه وقتی دو فرانک خرج می کنی ، با خود بگو : "دومین سکه مال من نیست . این مال یک فرد گمنام باشد که امشب یک فرانک نیاز دارد  ." جستجویی لازم نیست . این نیازمندان گمنام را  اگر بخواهی همه جا خواهی یافت .

اگر از پول و سکه با تو حرف می زنم  برای آن است که از نیروی فریب و افسون این بچه های شیطان خوب آگاهم من زمانی دراز در سیرک زیسته ام و همیشه و هر لحظه، به خاطر بند بازانی که از روی ریسمانی بس نازک راه می روند نگران بوده ام اما این حقیقت را با تو می گویم دخترم : مردمان بر روی زمین استوار بیشتر از بند بازان بر روی ریسمان نا استوار  سقوط می کنند . شاید که شبی درخشش گرانبهاترین الماس این جهان تو را فریب دهد .

آن شب، این الماس ، ریسمان نا استوار تو خواهد بود ، و سقوط تو حتمی است .
شاید روزی ، چهره زیبای شاهزاده ای تو را گول زند، آن روز تو بند بازی ناشی خواهی بود و بند بازان ناشی ، همیشه سقوط می کنند .

دل به زر و زیور نبند، زیرا بزرگترین الماس این جهان آفتاب است و خوشبختانه این الماس بر گردن همه می درخشد . ...

... اما اگر روزی دل به آفتاب چهره مردی بستی ، با او یکدل باش ، به مادرت گفته ام در این باره برایت نامه ای بنویسد. او عشق را بهتر از من می شناسد. و او برای تعریف یکدلی ، شایسته تر از من است . کار تو بس دشوار است ، این را می دانم . به  روی صحنه ، جز  تکه ای  حریر  نازک  ،  چیزی  بـدن ترا نمی پوشاند . به خاطر هنر می توان لخت و عریان به روی صحنه رفت و پوشیده تر و باکره تر بازگشت . اما هیچ چیز و هیچکس دیگر در این جهان نیست که شایسته آن باشد که دختری ناخن پایش را به خاطر او عریان کند .برهنگی ، بیماری عصر ماست ، و من پیرمردم و شاید که حرفهای خنده دار می زنم .

اما به گمان من ، تن عریان تو باید مال کسی باشد که روح عریانش را دوست می داری .بد نیست اگر اندیشه تو در این باره مال ده سال پیش باشد . مال دوران پوشیدگی . نترس ، این ده سال ترا پیر تر نخواهد کرد. ...

البته نقل قولی است که این نامه را یک ایرانی در یکی از روزنامه های ایران به زبان چارلی چاپلین نوشته است که این ادعا در آدرس زیر موجود است

http://654123.persianblog.ir/post/209/



:: بازدید از این مطلب : 82
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حمید

روانشناسی و تربیت كودكان از نگاه پیامبر اسلام(ص)


مدت یك قرن است كه غرب تحقیقات دامنه دار و عمیقی پیرامون روان شناسی كودك به انجام رسانده است كه به واقع، نتایج چشمگیری از آن پژوهش ها به دست آمده است؛ هرچند به بسیاری از پژوهش های آنان نمی توان به دیده اطمینان كامل نگریست. تا این زمان همچنان پیروان ژان پیاژه (زیست شناس، فیلسوف و روان شناس سوئیسی، متوفای 1980م. )، اسكینر، باندورا، كلارك هال، اریكسون و هاینزوانر، با یكدیگر نسبت به عقاید استادان خود اختلاف عقیده دارند. جمعی كودك را بزرگسالی كوچك (به تعبیر آنان: مینیاتور بزرگسال) و بعضی او را كاملاً متمایز با بزرگسال تعریف می كنند. عده ای او را متمایل به بدی، و برخی او را پاك سرشت می دانند.
در باره تربیت، تغذیه، رشد، عادت ها و رفتارهای كودك نیز نظریات متفاوت و متناقض بسیاری میان پژوهشگران وجود دارد كه به واقع آدمی گاه در انتخاب نظریه درست میان آنان سرگردان می شود.
انبوه نتایج علمی كه امروزیان بدان دست یافته اند در سایه آزمایش های سالیان متمادی، استفاده از فن آوری و استمداد از تجربیات گذشتگان است؛ با این حال پیوسته طرح ها و نظریات جدیدی به دست می آید كه گاه به طور كامل، ناقض نظریات گذشته است. اما در صدها سال پیش كه هیچ یك از این زمینه ها و امكانات پژوهشی وجود نداشته است، از سوی حضرت محمد امین(ص) نسبت به كودكان، گفتارها و رفتارهایی مشاهده شده است كه امروزیان در ژرفای آن درمانده اند و فهم عمیقی از آن به دست نیاورده اند. معجزه حضرت محمد امین(ص) تنها آیات قرآن نبود. گفتار و رفتارش، همه معجزه بود. چه آن كه معجزه پدیده ای است كه بشر از ارائه نمونه آن ناتوان باشد.
در عقاید امروزیان متمدن و متفكر]؟[ چنین آمده است كه: اگر كودكان، وحشی و پرخاشگرند باید آنان را رام و مطیع گردانید. زیرا آنان ماهیت حیوانی دارند و غرایز نقش اساسی در انگیزش رفتارشان دارد.
این در حالی است كه ما بارها این جمله را از سخنان رسول اكرم(ص) شنیده یا خوانده ایم كه: پنج چیز است كه تا آستان مرگ آنها را ترك نمی كنم؛ یكی از آنها سلام كردن به كودكان است.
به راستی، ژرفای مفهوم این جمله را كدام متفكر روان شناس درك می كند؟ در افكار خردسالان چه می گذرد كه حضرت امام صادق(ع) در پی نقل آنچه از رسول خدا(ص) فرا گرفته، می فرماید: احبوا الصبیان و ارحموهم و اذا وعدتمو هم ففو لهم فانهم لایرون الا انكم ترزقونهم؛ به كودكان محبت بورزید و مورد شفقت شان قرار دهید و هرگاه به آنان وعده ای دادید، وفا كنید. زیرا آنها شما را روزی دهنده خود می دانند4. در این رفتار رسول خدا(ص) چه حكمتی نهفته بوده است كه همه روزه كه صبحگاه از خواب برمی خاست، دست محبت به سر فرزندان خود می كشید؟
در این نوشتار به طور گزیده به تشریح پاره ای از گفتارها و رفتارهای حضرت محمد(ص) در باره كودكان می پردازیم.
نامطمئن بودن نظریات رایج كنونی و سرمشق بودن رفتار پیامبر(ص) برای ما -به تصریح آیه-6 قرآن ما را بر آن می دارد كه به فرموده ها و كردار حضرت رسول اكرم(ص) عمیق تر بنگریم و به واقع اعتقاد داشته باشیم كه آنچه او به جای آورده -به فرض درستی روایت- فراتر از اكتشافات علمی امروزیان است. كوچك ترین عمل او در پی ارائه معیاری است كه برای معاصران وی ناشناخته ماند و برخی تا این زمان نیز ناشناخته باقی مانده است. از آن نمونه، در جمله ای ساده از آن بزرگوار می خوانیم:
«اكرموا اولادكم و احسنوا آدابكم؛7 فرزندانتان را گرامی بدارید و با آداب و روش پسندیده با آنان رفتار كنید».
در نظر سطحی، این فرموده تنها سفارش به احترام كودكان و رفتار صحیح با آنان است. اما این كه چه رفتاری در شأن كودك نیست تا از آن پرهیز شود، و چه روشی نادرست است تا نسبت به وی انجام نگیرد جای گفتگو است. آیا والدین و مربیان برای یافتن پاسخ صحیح این دو پرسش، خود نباید پیش تر پیرامون تربیت كودك آگاهی هایی به دست آورند، پدر ومادری كه با آداب و روش صحیح زندگی ناآشنایند چگونه می توانند فرزندشان را با آداب درست تربیت كنند؟! آیا بوسیدن كودكان- دختر و پسر- تا چه سنی روا است؟ آیا از جا برخاستن در برابر بچه های كم سن بجا است یا نابجا؟ آیا تنبیه و كتك آنان تا چه میزان سفارش می شود؟ تفاوت گذاری میان آنان تا چه اندازه صحیح یا ناصحیح است؟ بازی كودك و «بازی با كودك» چه لزوم و فایده ای دارد؟
بنابراین، سفارش به گرامیداشت كودك، تاكید بر تاسیس بنیادی است كه به خانواده ها آموزش دهد چگونه با فرزندانشان رفتار كنند. خانواده و مجالس خانوادگی، آموزش و پرورش، صدا و سیما و مراكز فرهنگی، هر یك بنیادی است كه باید بدین مهم توجه كند.
از طرف دیگر باید مشخص شود كه بی احترامی به كودك و ترك آموزش وی چه پیامدهایی دارد! اگر اطرافیانش با آداب و روش درست با او برخورد نكنند چه پیش خواهد آمد؟ كودك در هر حال بزرگ خواهد شد. اگر او در بزرگسالی دریابد كه بسیاری از رفتارهای بزرگسالان با وی در كودكی، ناصحیح بوده است، نسبت به آنان چگونه خواهد اندیشید؟ آیا والدین چنین كودكی اكنون در بزرگسالی این كودك می توانند امیدوار باشند كه وی آرای امروز آنان را بپذیرد و بدان عمل كند؟ چگونه بسیاری از والدین بدین امر توجه ندارند كه یكی از علت های تمرد نوجوانان و جوانان، پی بردن آنان به اشتباه روش پدر و مادر در كودكی ایشان است!
به هر تحلیل، توجه رسول خدا(ص) به دنیای كودكان را در چندین جنبه می توان جستجو كرد:
.1 كوشش برای تولد فرزندان سالم
برخلاف عقیده بسیاری از نظریه پردازان كه تربیت كودك را از شش ماهگی یا دو سالگی به بعد نتیجه بخش می دانند، تعالیم رسول خدا(ص) زمانی پیشتر از این را در تربیت كودك موثر می شمارد. نوزاد بیشتر صفات خوب و بد را از طریق ژن از پدر و مادر به ارث می برد. بنابراین، تربیت او نه از دوران حمل كه پیش از ازدواج آغاز می شود.
دختر و پسری كه پیش از ازدواج به اصول اخلاقی و دینی پایبند نباشند بسیار دشوار می توان امید داشت كه فرزند آنان درستكار تربیت شود. البته سهم محیط تربیتی و عوامل و استثنائات روزگار را نادیده نمی انگاریم.
اگر تربیت كودك از شش ماهگی یادو سالگی آغاز می شود، این دستور رسول اكرم (ص) چه مفهومی می یابد كه می فرماید: هر كس صاحب فرزندی شد در گوش راست كودكش اذان و در گوش چپ او اقامه بگوید تا از شر شیطان در امان باشد. امیر مومنان علی(ع) می فرماید: زمانی كه دو پسرم حسن و حسین (ع) تولد یافتند، آن حضرت همین عمل را انجام داد و دستور فرمود تا در گوش آن ها سوره حمد و آیه الكرسی و آیه های سوره حشر و سوره اخلاص و ناس و فلق را بخوانند.
اگر كودك دو ماهه استعداد تربیت و پذیرش ندارد و مشاهدات و شنیده های او در درونش تاثیر نمی نهد به چه سبب رسول خدا(ص) می فرماید: هرگز مبادا كه كودكی در گهواره، نظاره گر رفتار زناشویی زن و مرد باشد9. اگر در چنین موقعیت صدای زن و مرد را بشنود به راه رستگاری و ]پاكی و خیر[ قدم نمی نهد10.
به راستی، آیا سلامتی مادر در دوران حمل، تغذیه، ترس و نگرانی ها و نیز اعتیاد وی بر سلامتی روحی نوزاد اثر نمی گذارد؟! آنگاه چگونه می توان نوزاد ناسالم را درست تربیت كرد؟!
امام باقر(ع) می فرماید: در عصر رسول خدا(ص) مردی از انصار ]در مدینه[ به آن حضرت شكایت كرد كه : همسرم دختر عموی من است و خانواده و اجداد ما همه سفید پوست هستیم و اینك او فرزندی به دنیا آورده كه سیاه پوست و شبیه سیاهان حبشی است.
رسول خدا(ص) اندكی تامل كرد و سپس از زن توضیح خواست. زن به پاكی خود سوگند یاد كرد. پیامبر فرمود: بین هر انسان تا حضرت آدم (ع) عرق (پیوند، ژن، ریشه) وجود دارد كه در ساختمان فرزند فعالیت می كنند... فرزند شبیه یكی از آنها می شود... این نوزاد سیاه پوست شبیه یكی از اجداد دور شماست. كودك را بگیر كه فرزند خود تو است.
هنگامی كه نوزاد رنگ پوست خود را به وسیله ژن از اجدادش به ارث ببرد، آیا صفات خوب یا بد به همین وسیله از آنان به وی سرایت نمی كند؟!
آن حضرت در همین باره فرموده است: انظر فی ای شیء تضع ولدك فا ن العرق دساس،  خوب بنگر كه نطفه خود را در چه جایگاهی جای می دهی. زیرا ریشه ها ]و ژن آدمی[ به طور پنهان تاثیر گذار است. ]و از طریق آن، اخلاق اجداد به فرزندان منتقل می شود.[
نیز در جای دیگر فرمود: الشقی شقی فی بطن امه والسعید سعید فی بطن امه،  بدبخت در شكم مادر بدبخت می شود و سعادت مند در شكم مادر چنین می شود.
در روایتی دیگر آن حضرت به نقش برادر (دایی فرزندان) در تربیت فرزند اشاره می كند و می فرماید: اختاروالنطفكم فان الخال احدالضجیعین؛14 همسر ]شایسته[ برای نطفه های خود انتخاب كنید. زیرا دایی یكی از دو ستون ]مهم تشكیل دهنده[ نوزادتان است.
و نیز فرموده است: از ازدواج با زنان زیبارویی كه در خانواده بد پرورش یافته اند، بپرهیزید15.
2- توجه به سلامت جسمی و روحی مادر
فرزندان ما -به ویژه دختران- بیشتر اوقات خود را در كنار مادر سپری می كنند و از تعلیمات او چیزها می آموزند. براین اساس، آنان كه دغدغه تربیت فرزند دارند نخست باید به تربیت همسر بپردازند. دختران و زنان نیز تأثیرپذیرتر از پسران و مردان اند. بنابراین در آستانه زندگی، مرد باید مهم ترین همت خود را آموزش و تربیت همسرش قرار دهد. زمانی كه مادر خانواده درست آموزش ببیند و تربیت شود، تربیت فرزندان او با سهولت انجام می پذیرد. چنان كه اگر مادر نكوهیده خوی باشد، تربیت فرزند خیلی دشوار است. زیرا او اولین آموزگار كودك شماست.
رسول خدا(ص) در این باره فرموده است: «ایاكم و تزویج الحمقاء، فان صحبتها بلاء و ولدها ضیاع؛ از ازدواج با زنان كودن بپرهیزید كه همنشینی آنها ]نوعی[ بلا و فرزندشان تباه است.»
پس از انتخاب همسر شایسته و توجه به آموزش و تربیت او، مهم ترین وظیفه، ایجاد محیط روانی سالم در خانه است. این نخستین ابزار هر طرح تربیتی موفق است. هركه دلسوز فرزند خود است پیش از هر كار باید بكوشد تا حد امكان فضای خانه آكنده از آرامش و مهرورزی شود. تا زمانی كه كودك شما خود را در چنین فضایی نبیند زمینه ای برای شكوفایی استعدادهای خود نمی یابد و بیشتر توان او صرف مبارزه با ترس و اضطراب ها و مقابله با عوامل رنج آور زندگی می گردد. هرچه محیط آنان صمیمی تر و درس آموزتر و روان ایشان مطمئن تر و بی هراس تر باشد ،آموزش و تربیت آنها هموارتر و آموختن هایشان از محیط بیشتر و پایدارتر است.
حضرت محمد(ص) در این باره فرموده است: «حق الولد علی والده... ان یسفره امه...؛
حق فرزند بر پدر این است كه ]پدر[ مادر را احترام كند.»
زمانی كه فرزند،، مادر را در نگاه پدر محترم ببیند، احساس امنیت و آرامش می كنند.
مادری كه در خانه از احترام پدر محروم باشد، نخواهد توانست نقش مادری خود را به درستی ایفا نماید.
3- پیشگیری بهتر از درمان
اصل نامبرده در روان شناسی تربیتی جایگاهی ویژه دارد و كوشش می شود تا پیش از پدید آمدن ناهنجاری های رفتاری، عوامل پدیدآورنده آن شناسایی و پیشگیری شود.
از طرفی امروزه والدین از بسیاری از رفتارهای فرزندان خود ناخشنودند و امید دارند كه كسی از راه برسد و فرزندشان را به حقوق والدین آشنا كند، حال آن كه گاه كوتاهی خود والدین سبب بروز چنین مشكلی است. زیرا در تربیت و پرورش آنان سهل انگاری نموده اند. رسول خدا(ص) در همین باره فرموده است: «رحم الله من اعان ولده علی بره؛ خدای رحمت كند كسی كه فرزند خود را به نیك رفتاری كمك كند.»
از آن حضرت پرسیدند، چگونه؟ فرمود:
1- آنچه كودك در توان داشته و انجام داده، از او بپذیرند.
2- آنچه انجام آن در توانش نیست، از او نخواهند.
3- او را به گناه و طغیان وادار نسازند.
4- به او دروغ نگویند و در برابر او رفتار نابخردانه انجام ندهند.
به واقع هر یك از ما دوست داریم فرزندانمان نسبت به ما چگونه رفتار كنند؟ با خود بیندیشیم كه اگر ما خویشتن را برای نیل بدین منظور كمك نكنیم، دیگران چگونه و تاچه میزان خواهند توانست ما را در این هدف مدد رسانند! پس همان بهتر كه فهرست همه انتظاراتمان را نسبت به فرزندانمان یادداشت كنیم و آن گاه بیندیشیم كه برای موفقیت فرزند در این برنامه، خود ما چه وظایفی بر عهده داریم.
چندی پیش، دوستی از فرزندانش سخت گله مند بود كه آنها بیشتر اوقات روزانه شان را به تماشای تلویزیون می گذرانند. به وی گفتم: كمی به جای گله از آنها خود را نكوهش كن. چون غیبت طولانی شما و همسرت از محیط خانه، سبب دلتنگی آنها را فراهم می آورد. آنها برای رفع این دلتنگی به تماشای تلویزیون پناه می آورند و زمانی كه بدین روش عادت كردند، دیگر در وقت حضور شما نیز نمی توانند از عادات خود دور شوند.
4- درمان روحی با اعطای شخصیت
احساس ضعف شخصیت، نه فقط بزرگسالان را رنج می دهد و به ناهنجاری رفتاری وا می دارد، كودكان را نیز دچار مشكل می كند. بعضی می پندارند چون كودك پیكری كوچك تر از بزرگسالان دارد، شخصیت خود را هم كوچك می پندارد؛ حال آنكه چنین نیست و چه بسا بی توجهی به شخصیت كودكان زیانبارتر از بی توجهی به شخصیت بزرگسالان باشد. زیرا احساس ضعف شخصیت در كودكی سبب بروز رفتارهای ناصواب و ویرانگر در بزرگسالی است. به همین سبب است كه امام هادی (ع) فرموده است: از شر آن كه خود را حقیر و بی مقدار بپندارد، در امان مباش.
از رفتارهای متداول حضرت رسول اكرم (ص) در مقابل فرزندش فاطمه (س) و نیز نوه های عزیزش امام حسن و امام حسین (ع)، احترام وصف نشدنی و برخاستن در مقابل آنان است. شیعه و سنی نقل نموده اند كه آن جناب پیوسته با حضور دختر خردسالش، تمام قامت در برابر می ایستاد و احترامش می كرد.
گاه به احترام و نیز مراعات خردسالی نوادگانش، سجده نماز را طولانی می ساخت یا برای برآوردن حاجت آنان، نماز را با سرعت به پایان می برد. هر روز صبح بر سر فرزندان و نوادگانش دست نوازش می كشید و مهربانی و عطوفت نسبت به كودكان، خوی همیشگی آن حضرت بود.
با این همه، در بزرگداشت شخصیت كودكان باید همواره توجه داشت كه این امر برای ارضای حس شخصیت طلبی آنان است. بدین سبب باید در انجام آن به شیوه ای گام برداشت كه زمینه غرور و نازپروری كودكان فراهم نشود و این امر زمانی است كه ما همه شیوه های تربیتی را همگام عمل كنیم؛ چنان كه رسول خدا (ص) عمل می كرد.
5- توجه به بهداشت روانی كودكان
در مباحث روانشناسی عمومی، در بخش «یادگیری، حافظه و فراموشی» به عوامل تاثیرگذار بر رشد بدن و حافظه پرداخته می شود و یادآوری می كنند كه یكی از مهمترین عوامل اختلال در حواس و حافظه كودكان و مانع جدی از رشد استعدادهای آنان، و بلكه عامل عقب ماندگی ذهنی، محرومیت از بهداشت روانی است. كودك به هر علت آرامش روان خود را از دست دهد، بخشی از فعالیت های مغز وی كه تنظیم كننده رشد ذهنی اوست مختل و آینده وی دچار مخاطره می شود. مشكلات خانوادگی، فقر، بدرفتاری والدین با یكدیگر و با فرزندان، خشونت، تاكید بی اندازه بر رعایت نظم و مقررات و ترس های موهوم، همه عواملی است كه روان كودك را نابسامان می نماید.
اگر رسول خدا (ص) هر صبحگاه كه از خواب برمی میزد و دست نوازش بر سر فرزندان و نوادگانش می كشد، این رفتار از هر هدیه برای كودك مناسب تر است و ما به درستی نمی توانیم تاثیر عمیق این رفتار ساده را لمس كنیم. كودكی كه در آغاز صبح از چنین نوازشی بهره مند شود احساس آرامش، امنیت، پذیرفتگی، امید و شادی می كند. اطمینان می یابد كه وجودش در خانه زاید نیست. جایگاهش نزد والدین شناخته شده و محفوظ و مورد توجه است.
روانشناسان معتقدند بهره مندی از محبت والدین در ماه های آغاز طفولیت و آغاز هر روز، از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر تامین بهداشت روانی كودك است. كودكی كه از مهر ومحبت پدر و مادر برخوردار است، نگرش مطلوبی نسبت به خود می یابد و روابط سالم تر و پذیرفته تری با دیگران برقرار می كند. و ترس های موهوم و بی پایه را كه مانع شكوفایی استعدادهای اوست، از وی دور می سازد.
.6 مهرورزی، مهم ترین ابزار تربیت
زمانی كه آهن، نرم و گداخته شود به هر صورت كه بخواهیم شكل می پذیرد. «مهر ورزی» به افراد -به ویژه كودكان- همان حرارتی است كه افراد را نرم، تسلیم و گوش به فرمان می سازد.
تربیت نوعی كوشش برای نفوذ در ناخودآگاه افراد است. رنج و اندوه ها، آرزوها، شكست ها و گفته های ناگفته ، پیوسته در ضمیر ناخودآگاه جای می گیرند. پیرامون این ضمیر، مأمورانی آماده به خدمت وجود دارند كه مانع از نفوذ دیگران بدان می شوند. از طرفی تا فردی به درون آن راه نیابد نمی تواند به اسرار آن پی ببرد و راه حلی برای مشكل آن ارائه كند.
پدر و مادری كه ابزار نفوذ به ناخودآگاه فرزندان خود را نشناخته و شیوه ورود به آن را ندانند هیچ گاه نخواهند توانست ارتباط صمیمی با ایشان برقرار سازند؛ دردهایشان را بشناسند و درمان كند.
«مهرورزی به كودك» از مهم ترین ابزار نفوذ به ضمیر ناخودآگاه اوست. زمانی كه فردی به كودك محبت و مهربانی می كند، قلب او را در اختیار می گیرد و آرام آرام می تواند از رنج هایش آگاه شود و راه درمانش را شناسایی و دنبال نماید.
امیرمؤمنان علی(ع) می فرماید: از همان كودكی، پیامبر خدا(ص) مرا از پدرم برگرفت و من شریك آب و نان او شدم و پیوسته مونس و همسخن وی بودم... او مرا در كنار خود می نشانید و بر سینه خویش جای می داد و در بسترش [كنار خود] می خوابانید، به طوری كه تنم را به تن خویش می چسبانید و بوی خوش خود را به مشامم می رساند.
من پیوسته در پی او روان بودم، مانند بچه در پی مادر، هر روز برای من از اخلاق خود نمونه ای آشكار می ساخت و مرا به پیروی از آن وا می داشت. در سال [چند روزی را] در غار حرا خلوت می گزید. من او را می دیدم و جز من كسی او را نمی دید... او مرا از كودكی در دامن خود پروراند و... هزینه زندگی مرا برعهده گرفت. در هر صبح و شام یك نشست خصوصی با او داشتم كه در آن احدی جز من و او شركت نمی كرد. در این اوقات، من با او بودم و هرجا كه او می رفت و از هر دری كه سخن می گفت، من با او همراه و هماهنگ بودم.
نیز در همین باره می نویسد: زمانی كه رسول خدا(ص) كودكان انصار را می دید بر سر آنان دست می كشید و به آنان سلام می كرد و دعایشان می فرمود. روزی پیامبر(ص) از راهی می گذشت كه كودكان بازی می كردند. چون نگاهش به یكی از آن ها افتاد نزد او نشست و پیشانی او را بوسید و به وی محبت نمود... و فرمود: روزی دیدم این كودك با فرزندم حسین بازی می كند و خاك های زیر پای حسین را برمی دارد و به صورت خود می مالد. چون او از دوستان حسین است من هم او را دوست دارم.
گاه می شد كودكی را نزد آن حضرت می آوردند و او در دامن حضرت، خود را خیس می كرد. اطرافیان با پرخاش به كودك می كوشیدند از كار او جلوگیری كنند و وی را از دامن رسول خدا(ص) جدا سازند، كه آن حضرت آنان را از این كار باز می داشت و می فرمود: با تندی از ادرار كردن كودك جلوگیری نكنید. سپس كودك را به حال خود رها می كرد تا حاجتش برآورده شود. آنگاه خود می رفت و لباسش را تطهیر می كرد.
روزی آن حضرت با گروهی از مردم نماز جماعت می خواند. در هنگام سجده، حسین(ع) كه كودكی خردسال بود، بر پشت رسول خدا(ص) می نشست و پاهایش را حركت می داد. وقتی پیامبر(ص) سر از سجده برمی داشت او را می گرفت و كنار خود روی زمین می گذاشت و در سجده دیگر این رفتار حسین(ع) و آن حضرت تكرار می شد. فردی یهودی كه شاهد این صحنه بود پس از نماز به رسول خدا(ص) گفت: با كودكان خود طوری رفتار می كنید كه ما هرگز رفتار نكرده ایم. حضرت فرمود: اگر شما به خدا و فرستاده او ایمان داشتید با كودكان خود مهربان بودید.
آن مرد پس از مشاهده آن رفتار و شنیدن این سخن، مسلمان شد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نویسنده : یوسف غلامی



:: بازدید از این مطلب : 84
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : حمید

بهداشت روانی دانش آموزان
بهداشت روانی همان سلامت فکر و قدرت سازگاری فرد با محیط و اطرافیان است. همچنان که از جسم خود مراقبت می کنیم روح خود را نیز باید مقاومت تر کنیم تا زندگی بهتری داشته باشیم. در زندگی «چگونه بودن» خیلی مهم تر از «بودن یا نبودن» است. ایجاد فرصت برای شکوفایی استعدادها، توانایی ها و کنار آمدن با خود و دیگران یکی از اهداف مهم و اساسی بهداشت روانی است. جوامع مختلف سعی می کنند تا سیاست های مربوط به بهداشت روانی و سازماندهی کنند. اصل کلی در این تلاش، سالم سازی محیط فردی و اجتماعی است که افراد جامعه را در بر می گیرد. این نگرش حکم می کند که خانواده ها بیش از پیش با بهداشت روانی خانواده و چگونگی پیشگیری و درمان بیماری های روحی آشنا شوند.
چون در مواجهه با چالش ها و مشکلات روزمره، ما براساس ویژگی های روانی خود با آنها برخورد می کنیم، هر چه از سلامت روانی بیشتری برخوردار باشیم به یقین آسیب پذیری ما کمتر خواهد بود. امید است با برخورداری از سلامت فکر و روان به موفقیت های بیشتری رسیده و بیش از پیش بر مشکلات غلبه کنیم.
«سلامت باشید»
تعریف بهداشت روانی :
سازمان جهانی بهداشت می گوید بهداشت روانی عبارتست از «توانایی کامل برای ایفای نقش های اجتماعی، روانی و جسمی» . این سازمان معتقد است که بهداشت روانی فقط عدم وجود بیماری و یا عقب ماندگی نیست، بنابراین کسی که احساس ناراحتی نکند از نظر روانی سالم محسوب می شود.
اهداف بهداشت روانی د رخانواده :
- تأمین سلامت جسمانی، روانی، عاطفی، اجتماعی و اخلاقی اعضای خانواده
- تلاش برای شناخت رفتار خود و افراد خانواده .
- برقراری روابط حسنه بین اعضای خانواده .
- ایجاد ارتباط صمیمانه و حفظ اسرار خانواده، به طوری که اعضای خانواده در داخل خانه به یکدیگر تذکر بدهند ولی در بیرون مدافع هم باشند.
- تقویت اعتماد و عزت نفس اعضای خانواده و احترام به شخصیت دیگران
- به وجود آوردن احساس رضایت از زندگی
- آموزش خانواده ها برای کمک به پیشبرد اهداف صحیح اجتماعی
ویژگی های فردی که بهداشت روانی دارد:
- نسبت به خود، خانواده و جامعه بی تفاوت نیست.
- با دیگران سازگاری دارد.
- شاد و مثبت اندیش است.
- به خود و دیگران احترام می گذارد.
- بد بین نیست.
- به نقاط ضعف و قدرت خود آگاهی دارد.
- انعطاف پذیر است.
- شناخت او از واقعیت نسبتاً دقیق است و برای رسیدن به هدفهای خود براساس عقل و احساس عمل می کند.
- نسبت به خود نگرش مثبت دارد و ناکامی ها را تحمل می کند.
- توانایی حل مشکلات خود را د ارد.
- از اوقات فراغت خود به نحو مطلوب استفاده می کند.
- در مواجهه با مشکلات اجتماعی، کنترل و تعادل خود را از دست نمی دهد.
- استعدادهایش به طور هماهنگ و به خوبی رشد می کند.
- نه بنده کسی است، نه کسی را بنده خود می کند، می داند که خدا او را آفریده و برای خود ارزش قائل است.
- دنیا را گذرگاهی برای رسیدن به آخرت می داند.
- رابطه اش با دیگران سازنده و مثبت است.
- نیازهایش را از طریقی برآورده می کند که با ارزش های اجتماعی منافات نداشته باشد.
- صابر، صادق ، درستکار بخشنده، استغفار کننده و فرزند خویشتن خویش است.
- در نظر دیگران فرد موجهی محسوب می شود، زیرا در همه کارها متعادل است.
عوامل مؤثر در بهداشت روانی:
«تغذیه»
حالات روحی ما در انتخاب نوع غذایی که می خوریم مؤثرند. ما در حالات مختلف غذاهای متفاوتی را طلب می کنیم، هنگام احساس قدرت و پیروزی به غذاهای گوشتی، هنگام احساس تنوع و تحول به غذاهایی با انواع سس و هنگام اضطراب یا پرخاشگری به خوراکی های گاز زدنی تمایل داریم در حالی که وقتی خسته هستیم چای و قهوه را ترجیح می دهیم. بنابراین با شناخت خود و سوخت و ساز بدن می توانیم با انتخاب مواد خوراکی مناسب به آرامش بیشتری دست یافته و از خوردن لذت ببریم:
«ایمان»
اعتقادات و باورهای مذهبی قادر است در مصیبت های زندگی، از فرد افسرده و مأیوس ، انسانی امیدوار و محکم بسازد، چنانکه هرگز خود را تنها و بیمناک احساس نکند. او باور دارد که خدا پیوسته با اوست، در رویارویی با سختی های زندگی تنها نیست و خدای مهربان به او علاقه و توجه دارد. این باور موجب می شود که فرد علیه انزوا طلبی و گوشه گیری که بسیاری از مبتلایان به امراض خطرناک را از پای در می آورد، ایمن شود.
«مدرسه»
مسؤولیت اولیای مدرسه فقط در پرورش نیروی عقلی و آشنا کردن دانش آموزان به مسائل اجتماعی و اخلاقی خلاصه نمی شود. مدرسه مسؤول تغییر و اصلاح رفتارهای ناسازگارانه و تأمین بلوغ عاطفی و سلامت روانی دانش آموزان نیز می باشد.
در مدرسه فرزندان دوست داشتن و دوست داشته شدن را تجربه می کنند، معلم با تکریم شخصیت، محبت و توجه، آنان را در مسیر صحیح هدایت می کند، دانش آموز در مدرسه چگونگی برقراری روابط درست عاطفی، سازگاری با دیگران و مسئوولیت پذیری را می آموزد و راههای مبارزه با کینه توزی، دیگر آزاری و حسادت را یاد می گیرد.
«ورزش»
ورزش یکی از رموز سلامت جسمانی و روانی است. افراد دارای آمادگی جسمانی از لحاظ احساسات، عواطف ، شخصیت اجتماعی و نوعدوستی کاملتر و در فعالیتهای شغلی و حرفه ای موفق ترند. ورزش موجب تقویت اعتماد به نفس در فرد شده ، او را متعادل، متفکر و سازگار با محیط می کند. با ورزش، شخص کمتر دچار حسادت ، حقارت و ستیزه جویی می شود و در نتیجه از سلامت روانی بهتری برخوردار خواهد بود.
راهها تقویت بهداشت روانی فرزندان:
- اگر با ناراحتی های روانی کودکان ، نوجوانان و جوانان روبرو شدیم با حوصله و متانت آن ها را رفع کنیم و از تصمیم های عجولانه بپرهیزیم.
- در ناراحتی های شدید، درد دل و گریه کردن باعث تخلیه روانی و آرامش می شود، در این شرایط از یک دوست صمیمی می توانیم کمک بگیریم.
- مشارکت جو باشیم تا دوستان جدید بیابیم.
- از مشاهده فعالیت های جدید فرزندانمان لذت ببریم.
- با پرورش ابعاد روحی، معنوی و مذهبی شخصیت خود و فرزندانمان به سلامت روانی بالاتری دست یابیم.
- با احترام به دیگران به بهداشت روانی خود و دیگران کمک کنیم.
- زمینه های اعتماد را فراهم کنیم.
- به احساسات فرزندانمان توجه کنیم و ویژگی های آنها را بشناسیم.
- محیط زندگی را در حد توان جذاب و پرنشاط کنیم.
- فرصت های مناسب برای بروز احساسات و شخصیت فرزندانمان ایجاد کنیم.
- به دست آوردن بهداشت روانی منوط به روبرو شدن با واقعیت، سازگار شدن با تغییرات، ظرفیت داشتن برای مقابله با اضطراب ها، کم توقع بودن، احترام قائل شدن به دیگران و ... ا ست، بکوشیم این شرایط در خانواده فراهم شود.
- رفتار والدین در خانواده بگونه ای باشد تا فرزندان خود را در زندگی شاد، خوشحال و فارغ از گرفتاری های احساس کنند.

منبع : حسن زارعیان

منبع : http://www.irib.ir/Amouzesh/neartp/page_sh.asp?key=4&ov=31

 



:: بازدید از این مطلب : 65
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 27 تير 1389 | نظرات ()