گزارش ویژه درباره پدیده سال، تراکتورسازی و هوادارانش
بخشدوربین نود برنامه پرطرفدار عادل فردوسیپور از ابتدای لیگ تقریبا به صورتدربست در اختیار طرفداران این تیم است، عكسها و فیلمهای حاشیه این تیم،تغذیهكننده اصلی این برنامه است، به آنها اضافه كنید شركت فعالانههواداران این تیم در نظرسنجیهای اینترنتی، كامنتگذاریها و مطالب نوشتهشده، حول و حوش این تیم كه چندین و چند برابر سپاهان، قهرمان احتمالی لیگبرتر است
سایت گل - سه سال پیش، وقتی فرازكمالوند دركسوت سرمربی تیم شیرینفرازكرمانشاه با لباسی یكدست سفید، مقابل دیدگانهفتاد هزار نفر «تراختوری» در ورزشگاه یادگار امام(ره) مثل آب خوردن تیمقرمزپوش تبریز را برد؛ هیچكس فكرش را هم نمیكرد كه آن مرد منفور، دو سالبعد فرشته نجات تراكتورسازی تبریز خواهد شد و آنها بعد از یك دوری طولانیدوباره به لیگ برتر بازخواهند گشت. شاید این نخستین بار بود كه ورزشگاهیادگار، لبالب از تماشاگر شده بود و آنها نمیتوانستند ناراحتی زائدالوصفخود را از این باخت خانگی بروز ندهند. هر چند همان روزها خیلیها کهایدههای دایی جان ناپلئونی داشتند، می گفتند كه اصلا قرار نبود كه آن روزتراكتور، برنده بازی باشد چرا كه حوادث یكسال قبل از آن بر سركاریكاتورچاپ طرفداران تمام شهرها، آذربایجان را به مدت چند هفته ملتهب كرده بود وصعود تراختور در آن برهه، مساوی بود با یك جشن بزرگ كه كسی نمیتوانستسلامتش را تضمین كند.
البته بعدها هیچ کسی پیدا نشد كه این فرضیهرا تأیید كند، اما شد آنچه نباید میشد و تراكتورسازی چندین سال پشت دیواربلند لیگ برتر منتظر ماند تا بالاخره صعود كند و ورزشگاه یادگار را بهجهنمی برای رقیبان تبدیل كند.
ورزشگاه یادگار امام كجاست؟
تمامتصویرهایی كه طی این مدت از طریق برنامههای ورزشی از حاشیه و متن ایناستادیوم پخش شده، هنوز نتوانسته درصد بالایی از ماهیت واقعی و مشكلاتحاشیهای این ورزشگاه را بنمایاند. این ورزشگاه چندین و چند كیلومتر خارجاز شهر تبریز واقع شده و بین كوههای كوچك و بزرگ محصور شده است. از جادهكمربندی تبریز دو تا راه است كه به این ورزشگاه منتهی میشود؛ یكی آخرخیابان طالقانی و دیگری آخر امامیه. به عبارت دیگر فاصله ورزشگاه ازكمربندی چیزی حدود ۳۰كیلومتر است كه بخاطر نداشتن فضای كافی برای پاككردنخودروها،جماعت ورزشگاه مجبورند كه ماشینهای خود را در طول مسیر در كنارجاده به شدت كم عرض منتهی به ورزشگاه پارك كرده و با پای پیاده ادامه راهرا بپیمایند كه این امر در هنگام بازگشت هم اثرات مثبت خود را مینمایاندو از آنجا كه هر چه به جاده اصلی نزدیكتر پارك شده باشد، كمتر در ترافیككشنده آخر بازی گیر میافتد. هر چند كه باید دست كم نیم ساعتی كوهپیماییبكنی تا به ورزشگاه برسی، ورزشگاهی كه هنوز بعد از ده، پانزده سال كه ازافتتاحش میگذرد از اولیهترین امكانات رفاهی برای هواداران بیبهره است وهمان وضعیت حملونقل برای پی بردن مشكلات ریز و درشت دیگرش كفایت میكند.
تماشای فوتبال یا یك تفریح مجردی؟
برایخیل عظیمی از طرفداران «تراختور» تماشای بازی این تیم، از یك فوتبال صرف ونتایج عادی فراتر رفته است. آنها بیشتر به چشم یك تفریح دسته جمعی مجردیبه آن نگاه میكنند. كه با تخممرغ و سیب زمینی پخته میتوانی چندین ساعتقبل دست رفیق و دوست و آشنا و حتی بچههای كوچك را گرفت، زد به كوه و كمرو آخر سر، سر از استادیوم درآورد تا هم فوتبالی تماشا كرد و هم به دنبالهویت گمشده خود گشت و حتی شعارهای غیرمتعارف هم داد و خود را تخلیه كرد.این واقعیت محض است كه درصد بالایی از طرفداران، چندان به بازی فوتبال ونتایجاش كار ندارند و به دنبال یك تجمع بیخطر هستند تا وجود خود راابراز كنند، بیدلیل نیست كه آنان خود را با كاتالونیا و بارسلونا مقایسهمیكنند.
شعارهای مرسوم؛ ئیل یاتار ... طوفان یاتار
اماتیفوسیهای «تراختور» درست روبهروی جایگاه مینشینند؛ آنها معمولا باصورتهایی رنگ كرده، پرچمهایی قرمزرنگ، طبل بزرگ و پارچه نوشتههایبزرگتر جلب توجه میكنند كه با فرماندهی «یوسف چوپان»،«مش عبداله» و ...به شعارهای ازلی ـ ابدی خود وفادار میمانند. شعارهای مانند «داغلاری سؤكر... تراختور» (كوهها را میكند ... تراختور)
«ئیل یاتار ... طوفانیاتار ... یاتماز تراختور بایراقی»(باد میخوابد ـ طوفان میخوابد ـ امانمیخوابد پرچم تراختور) شعاری كه در برنامه معروف «نود» به كمك عادلفردوسیپور آمد و عادل با ادای لهجهدار این شعار، دستكم توانست وجهه خودرا در بین هواداران خشمگین تراكتورسازی بهتر كند.
و البته شعار«یاشاسین آذربایجان» (زنده باد آذربایجان) كه ترجیعبند تمام شعارهایحاضران در ورزشگاه است. شعارهایی که امسال همه منظومههای نهچندانمؤدبانه فوتبال ایران را تحت تأثیر خود قرار داد.
تاریخچه باشگاه تراكتورسازی تبریز
اینباشگاه در سال ۱۳۴۹(۱۹۷۰م) توسط كارخانه تراكتورسازی تبریز تشكیل شد وخیلی زود توانست خود را در سطح اول فوتبال ایران مطرح كند و در سالهای۱۳۵۵ و ۱۳۷۴ دوبار توانست به مقام نائب قهرمانی جام حذفی كشور دست یابد وتا دهه هشتاد در بالاترین و معتبرترین لیگ ایران حضور داشت كه قبل از شروعلیگ برتر به دسته پایینتر صعود كرد و این دوری از لیگ برتر تا سال ۸۸ طولكشید.
در طی این سالها بازیكنان بزرگی در این تیم توپ زدهاند كهمیشود از احد شیخلاری، برادران خطیبی، برادران دینمحمدی، كریم باقری،ستار همدانی، یونس باهنر، پرویز مظلومی، عباس كارگر و ... نام برد. همچنینآدمهای بزرگی هم بر روی نیمكت سرمربیگری این تیم نشستهاند كه میتوان بهفیروز كریمی، فرشاد پیوس، حمید علیدوستی، احد شیخلاری، فراز كمالوند، رضاوطنخواه، حسن آذرنیا، محمود یاوری، ارنست میدن دورب، واسیلی گوجا و ...اشاره كرد و باید اذعان داشت كه هنوز هیچ كس نتوانسته به گردپای محبوبیتواسیلی گوجا بر روی سكوهای سیمانی باغشمال برسد. چرا كه در طی حضورش دراوایل دهه هفتاد چنان بنیانهای سیستماتیك این باشگاه را پیریزی كرد وتشخصی به آن بخشید كه بعدها هر كس كه به جایش نشست، ثمره این تلاشها رادید. هر چند بعدها واسیلی حالا سالخورده، دوباره مربیگری در تبریز را هوسكرد، ولی نتوانست موفقیتهای قبلی را تكرار كند.
چرا تراختور؟
اینیك سوال اساسی است كه این روزها ذهن ورزشیها را كه هیچ، حتی ذهنجامعهشناسان و سیاستمداران را هم به خود مشغول كرده است. همانگونه كهگفته شد تنها جذابیت ورزشی فوتبال و تراختور، باعث تمام این اتفاقات خوشدر حول و حوش این تیم نبود، چرا كه به گواه شاهدان تراختور تعدادی تماشاگرثابت در استادیوم داشت و یك تعداد دیگر هم در داخل تبریز طرفدار این تیمبودند. مسأله امروز تراختور تقریباً تبدیل به یك پدیده اجتماعی شده است.این روزها ماشین دربست گرفتن و رفتن از شهرستانهای دور و نزدیك برایتماشای بازی تراختور، تبدیل به یك فضیلت شده است و عموم آذربایجانیهامیخواهند دراین كار از همدیگر سبقت بگیرند و در استادیوم و اطراف آن هركمكی كه از دستشان برآمد برای موفقیت سوگلیشان انجام دادند. به نظرمیرسد كه این نفس جذاب عمل بوده كه موفق به این موجسازی گشته؛ چه بسااگر بجای تراكتور (یا همان گرگهای كوهستان) ماشینسازی هم بود، به همانمیزان مقبولیت پیدا میكرد. آگاهان عقیده دارند این یك تجمع مسالمتآمیزبیهزینه برای تُركهاست؛ آنهایی كه كه در حوادث بعدی به هیچ عنوان داخلنشدند و خودشان را با تراختور و ماكت چند متری رنگ قرمزش مشغول كردند.
سربازان تراختور
اگرزمانی ستارخان و باقرخان سوار بر اسب كهربا با سبیلهای تابیده عزم تهرانمیكردند و از تبریز تا پایتخت را یكسر میتاختند، امروز این دنی اولرومسیه چرده و جاسم كرار عراقی هستند كه بیكلاه و سبیل، دلهای عاشقانفوتبال را فتح كردهاند و سر آن دارند كه تاج سروری فوتبال ایران را بر سرتراكتورسازان بگذارند. این موضوع هر چقدر در فوتبال حرفهای امری پذیرفتنیجلوه كرده است، ولی هنوز هم كه هنوز است آدمهای قدیمیتر نمیتوانند بامسأله اخیر، خیلی راحت كنار بیایند. آنها همین پانزده سال اخیر را به یادمیآورند كه نصف بیشتر تیم ملی زمان مایلیكهن را بازیكنانی تشكیلمیدادند كه رگ و ریشه آذربایجانی داشتند ولی اینك این واقعیت تلخ حضوربسیار اندك و كمشمار بازیكنان بومی در تركیب این تیم چندان به مذاقتیفوسیهای هوادار خوش نمیآید. اضافه بر آن در كادر مربیگری هم بجز كاظممحمودی، بقیه از مناطق دیگر كشور جذب این تیم شدهاند. این برای تیمی كهبه شدت روی هویت قومی خود پافشاری میكند، یك نقطهضعف اساسی است؛ هرچندكه در بین بازیكنان حاضر افرادی مثل محبی، مهرداد پولادی و جاسم كرار ازمحبوبیت فوقالعادهای هم برخوردار باشند. محبوبیتی كه فراز كمالوند؛سرمربی این تیم هم تا حدودی صاحب آن است و اگر آن رفتوبرگشتها و آنبازی شیرینفراز و تراختور در سه سال پیش نبود، بیشتر و بیشتر هم میشد.
تراختور قهرمان لیگ برتر امسال.
شایداین سخن بیراه باشد و سپاهان و ذوب آهن با تجربه و آمادگی، هیچگاه اینفرصت را به تراختور ندهند، ولی اگر با ریزبینی به قضیه نگاه كنیم، قهرمانواقعی لیگ امسال، تراكتورسازان هستند. در دنیا كمتر اتفاق میافتد كه تیمیاز رده پایینتر به رده بالاتر صعود كند و این چنین بتواند خود را بهعنوان نقش اول اكثر اتفاقات رخ داده جا بزند. تراكتور این روزها برای هربازی عادی، بالای پنجاه هزار تماشاچی دارد كه این در نوع خودش شاید درجهان هم یك ركورد باشد! آنها خیلی راحت توانستند هواداران سایر تیمها راهم تحت تأثیر قرار دهند. این چنین میشود كه در بازی استقلال در ورزشگاهآزادی چهل هزار استقلالی در حالی به ورزشگاه میآیند كه تیمشان حال و روزخوبی دارد و قاعدتاً در دوران قهر به سر میبرند، ولی برای آنكه سكوهایورزشگاه را دو دستی تحویل میهمان ندهند، رنج سفر به ورزشگاه را به جانمیخرند.
در مسابقه SMS برنامه «نود» هر چند كه تعداد هواداران اینتیم بعد از پرسپولیس و استقلال، سوم شد ولی خود این امر هم چندان خالی ازلطف نیست، چرا كه در حضور سپاهان و تیمهای خوزستان، گیلان و خراسان اینهمه تماشاگر داشتن فوقالعاده كاریست سترگ.
بخش دوربین نود برنامهپرطرفدار عادل فردوسیپور از ابتدای لیگ تقریبا به صورت دربست در اختیارطرفداران این تیم است، عكسها و فیلمهای حاشیه این تیم، تغذیهكننده اصلیاین برنامه است، به آنها اضافه كنید شركت فعالانه هواداران این تیم درنظرسنجیهای اینترنتی، كامنتگذاریها و مطالب نوشته شده، حول و حوش اینتیم كه چندین و چند برابر سپاهان، قهرمان احتمالی لیگ برتر است.
بااین حساب قهرمان اصلی لیگ امسال همین تیم قرمزپوش است كه بعد از چند سالرخوت، شور و شادی و اشتیاق را به ورزشگاهها تزریق كرد. آن هم بدوناستفاده از ستارههای میلیاردی
:: بازدید از این مطلب : 100
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3